کتاب آخرین باری که میگوییم خداحافظ | سنتیا هند
انتشارات میلکان
تایلر دست به خودکشی زده و حالا خواهرش لکسی تلاش میکند به جای خالی او فکر نکند و اتفاقی را که آن شب افتاده فراموش کند. اما وقتی به توصیهی روانپزشک شروع به نوشتن خاطرات میکند و اتفاقات زندگی، خانواده و دوستانش را کنار هم میگذارد، رازی آسایش روز و شبش را میگیرد که به کسی نگفته است: پیامی از تایلر که میتوانست همهچیز را تغییر دهد.
آخرین بار که میگوییم خداحافظ داستانیست تکاندهنده با قلم صمیمی و تأثیرگذارِ سینتیا هند. او که با کوهی از کتاب در آیداهو زندگی میکند، این داستان را بر اساس واقعیتی تلخ از غمانگیزترین حادثهی زندگی خود نوشته است؛ داستانی دربارهی عشق، مرگ، سوگ، ناباوری و احساس گناه.
رمانی قدرتمند با پیچیدگیهای احساسی که تا مدتها بعد از تمامشدن رهایتان نمیکند. هم بهطرز ناراحتکنندهای دردناک است و هم سرشار از روشنیِ زندگی و امید.» ـ بوکلیست
«خواندن آخرین بار که میگوییم خداحافظ به گشتوگذار در جنگلی میمانَد که به آتش کشیده شده. در جاییکه هیچ انتظارش را نداریم جوانههایی از خاک سربرآوردهاند.»
به نقل از نیویورک تایمز