🔹 خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو
حادثهای عجیب در شهری ناشناس رخ میدهد: مردم یکییکی بینایی خود را از دست میدهند، اما نه تاریکی؛ بلکه در نوری سفید و سوزان غرق میشوند.
دولت ابتدا بیماران را قرنطینه میکند تا از شیوع جلوگیری کند، اما این قرنطینه به جهنمی انسانی بدل میشود.
در میان آشوب، زنی که بهطور معجزهآسا هنوز بینایی دارد، تصمیم میگیرد با گروهی از نابینایان زندگی کند و سعی کند آنان را نجات دهد.
او شاهد فروپاشی نظم، اخلاق، و انسانیت است و درمییابد که کور شدن چشمها، در برابر کور شدن دلها تنها یک نشانهی کوچک است.
داستان، آینهای دردناک از واقعیتهای اجتماعی و روانی بشر امروز است.
🔹 آنچه در این کتاب خواهید خواند
- روایتی نمادین از بحران اخلاق و انسانیت
- تصویر جامعهای فروپاشیده و جایگزینی غریزه به جای خرد
- تأملی فلسفی دربارهی قدرت، ترس، عشق و وجدان
- زبانی خاص و شاعرانه که قوانین نحوی را در هم میشکند
- شکستن مرز میان رمان، فلسفه و تمثیل اجتماعی
🔹 بخشهایی از متن کتاب
به نوعی من هم کورم، کوری شما مرا هم کور کرده، شاید اگر عده ی بیشتری در میان ما قادر به دیدن بودند من هم بهتر می توانستم ببینم. من هرچه بیشتر می گذرد، کمتر می بینم، ولو این که بینایی ام را از دست ندهم. بیشتر و بیشتر کور می شوم، چون کسی نیست که مرا ببیند.
مشکل، زندگی در کنار دیگران نیست، بلکه درک کردن آن ها است.
درون ما چیزی هست که هیچ اسمی ندارد، و [آن ]همان چیزی است که ما هستیم.
وجدان اخلاقی که خیلی از افراد بیفکر آن را بیهوده خواندهاند و بسیاری دیگر آن را رد کردهاند، چیزی است که وجود دارد و همیشه وجود داشته است. چیزی نیست که فیلسوفان دوران چهارم آن را اختراع کرده باشند، آن هم زمانی که روح انسان، چیزی جز یک گزارۀ مبهم به شمار نمیآمد. با گذشت زمان و تکامل اجتماعی و تبادل ژنتیکی، وجدانمان را با سرخی خون و اشک چشم نشان میدادیم و گویی این هم کافی نبود، چون چشمانمان را به آینهای روبه درون تبدیل کردیم؛ درنتیجه آنچه را در دل داشتیم و سعی میکردیم به زبان انکار کنیم، بدون قیدوشرط به ما نشان میداد. ملاحظات کلی را هم باید به اینها اضافه کرد. شرایط خاصی که پشیمانی حاصل از ارتکاب برخی اعمال شیطانی را در نفوس ساده، اغلب بهعنوان ترس اجدادی قلمداد میکند، و نتیجه این میشود که آدم زبانباز، بدون رحم و مروت، دوبرابر آنچه استحقاقش را دارد، مجازات میشود.
🔹 ویژگیهای منحصربهفرد کتاب کوری
- ساختار فلسفی با نثری شاعرانه و بدون نقطهگذاری سنتی
- ترکیب سورئالیسم، واقعگرایی اجتماعی و تمثیل مذهبی
- یکی از تأثیرگذارترین رمانهای قرن بیستم بر محور مفهوم «انسان و اخلاق»
- اقتباس سینمایی تأثیرگذار توسط Fernando Meirelles در سال 2008
- الهامبخش آثار فلسفی و اجتماعی بسیاری از نویسندگان و جامعهشناسان پس از انتشار
🔹 این کتاب به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
برای عاشقان ادبیات فلسفی، تفکر اجتماعی و آثار معناگرایانه.
اگر از رمانهایی مانند طاعون (آلبر کامو)، 1984 (جورج اورول) یا دنیای قشنگ نو (هکسلی) لذت بردهاید، «کوری» برای شما تجربهای بینظیر خواهد بود.
مناسب برای کسانی که در جستجوی پاسخ به پرسشهای انسانیاند:
چرا انسان، در بحران، میتواند از خودِ اخلاقیاش دور شود؟ و راه بازگشت چیست؟
🔹 مخاطبان این کتاب چه گروه سنی هستند؟
ویژهی بزرگسالان و نوجوانان بالای ۱۷ سال.
مناسب برای دانشجویان فلسفه، ادبیات، جامعهشناسی و علاقهمندان به رمانهای نمادین و تفکربرانگیز.
🔹 نکوداشت و افتخارات کتاب کوری
- برندهی جایزه نوبل ادبیات (1998) برای همین اثر و مجموعه آثار ساراماگو
- ترجمهشده به بیش از 45 زبان دنیا
- انتخابشده در فهرست “100 Books That Changed the World”
- تحسینشده توسط نیویورک تایمز بهعنوان «آینهی تمامنمای قرن بیستویکم»
- اقتباس سینمایی و نمایشی در کشورهای پرتغال، فرانسه و ژاپن
🔹 آشنایی با نویسنده کتاب
ژوزه ساراماگو
ژوزه ساراماگو (José Saramago) نویسنده، روزنامهنگار و فیلسوف پرتغالی (1922–2010) بود؛ برندهی جایزه نوبل ادبیات و یکی از پرنفوذترین نویسندگان جهان در حوزهی فلسفه انسانگرا.
آثار او اغلب ترکیبی از رئالیسم جادویی، نقد اجتماعی و تأمل فلسفی هستند.
او در «کوری»، با نگاهی ژرف، از نابینایی فیزیکی به نابینایی معنوی بشریت عبور میکند و خواننده را به پرسش از اینکه «آیا واقعاً میبینیم؟» فرامیخواند.