«اونای آرام» رمانی برآمده از یک خودزندگینامه؛ روایتی است از نسلکشی، پاکسازی قومی و سبعیتی که قهرمان داستان در جنگ بوسنی به چشم دید. نسل کشی ای که اروپا در فاصله ی ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ به تماشایش نشست و دم نزد و حالا یک کهنه سرباز کابوس هایش را روایت میکند.
در عین حال اونای آرام سرشار از یاد جادو و عشق به طبیعت است؛ زمانی که خواننده را به سفری در ذهن شخصیت اصلی فرامی خواند. قهرمان داستان در تلاش است به مدد یادآوری کودکی ای که در کنار رود اونای محبوبش گذشته با هول و وحشت جنگ بوسنی کنار بیاید.
فاروک شهیچ با نثری ژرف و شاعرانه سرگذشت مردی را روایت میکند که میان دو هویت سرگردان است؛ کهنه سربازی که بوی باروت و خون از جانش رخت بر نبسته و شاعری که در ویرانه های جنگ هنوز در جست و جوی شعر است.
در این زمان ظریف و به یادماندنی که کهنه سربازی از جنگ بوسنی به رشته ی تحریر درآورده، رود اونا به استعاره ای از حیات و مرگ تبدیل میشود.
آیریش تایمز
شهیچ با کاوش در جنگ و صلح معصومیت و سوگ در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است چگونه خویشتن را در جهانی که مدام به ما حمله ور میشود، یکپارچه نگه داریم؟
دیدگاه خود را بنویسید