سبد خرید
{{item.quantity}}
تعداد را بنویسید. بیش‌تر از 0 بنویسید. کم‌تر از {{item.product.variant.max + 1}} بنویسید.
{{item.promotion_discount|number}} تومان تخفیف
{{item.total|number}} تومان
مبلغ قابل پرداخت
{{model.subtotal|number}} تومان
ثبت سفارش
سبد خرید شما خالی است

کتاب آخرین شانس میزی چین | لیزا ای

ترجمه مریم کریمی | انتشارات آزرمیدخت

از {{model.count}} نظر
رمان و داستان (نوجوان) 📜👧🏼 مقایسه
ویژگی‌ها
نویسنده
لیزا ای
ترجمه
مریم کریمی
قطع / نوع جلد
رقعی / شومیز
تعداد صفحات
232
ناشر
انتشارات آزرمیدخت
نوع کاغذ
بالک
  • {{value}}
قیمت‌وموجودی به‌روز

قیمت‌وموجودی به‌روز

ارسال‌سریع‌باپست‌به‌سراسرکشور

ارسال‌سریع‌باپست‌به‌سراسرکشور

گارانتی اصالت‌وبسته‌بندی ایمن

گارانتی اصالت‌وبسته‌بندی ایمن

آیا آماده‌اید زندگی‌تان را تغییر دهید؟ با کتاب "آخرین شانس" از لیزا ای، به دنیایی پر از صمیمیت  همراه با ماجراجویی و شگفتی قدم بگذارید. این داستان جذاب و الهام‌بخش، شما را در هر صفحه به فکر وادار می‌کند و راهی به سوی شناخت بهتر از خود و زندگی‌تان باز می‌کند. همین حالا این سفر هیجان‌انگیز را شروع کنید!
نویسنده
لیزا ای
ترجمه
مریم کریمی
قطع / نوع جلد
رقعی / شومیز
تعداد صفحات
232
ناشر
انتشارات آزرمیدخت
نوع کاغذ
بالک
موضوع
#رمان نوجوان
# ادبیات امریکا
مناسب برای گروه سنی | Reading age
تمامی سنین
کیفیت محصول | Grade level
+A
شما هم درباره این کالا دیدگاه ثبت کنید
  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
توضیح اختصاصی

«دیزی» تا حالا به است چنس در مینه سوتا نیامده بود. برنامه‌ی مادر دیزی اینه که فقط برای چند هفته در لست چنس بمانند، تا زمانی که حال پدربزرگ خوب بشه. اما برنامه تغییر میکنه و در حالیکه دیزی زمان بیشتری در لست چنس و قصر طلایی (رستورانی که طی نسل‌ها توسط خانواده‌ی دیزی اداره میشه) سپری میکنه، چیزهای عجیبی کشف میکنه.

بخشی هایی از متن کتاب ....

دو گلوله در بدن باد خرس جا خوش کرده بود، اما هنوز سرپا بود. با فرار دردسرسازها در شهر، لاکی به کباب طلایی بازگشت و درها را پشت سرش بست. صبح روز بعد پیش از طلوع آفتاب او با صدای شکستن شیشه و بوی دود از خواب پرید. به سرت شروع کرد به ریختن‌ آب روی شعله‌های آتش، اما برای یک مرد تنها کار سختی بود.

لاکی با گریه فریاد زد: «کمک! آتیش!»

شهر در خواب فرو رفته بود و همچنان که آتش شعله می‌کشید لاکی ترس از این داشت که کسی صدایش را نشنود. ناگهان زنگ‌های کلیسا به صدا درآمد. افراد شهر از خانه‌های خود بیرون ریختند. حتی بسیاری از آنها هنوز لباس خواب بر تن داشتند.

مشاهده بیشتر

کتاب‌های پیشنهادی

«« تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دیجی کتاب است. www.digi-ketab.ir »»
دسته‌بندی محصولات
همه محصولات 📖 کتاب
💡 🧠 توسعه فردی ⚙ مدیریت 🧡 رمان | Novel 💄 آرایشی و بهداشتی 💝 سلامت و تغذیه 📙 متفرقه و عمومی
☯ فلسفه و عرفان 🪔 👁️‍🗨️ متافیزیک 🛸 علم و تکنولوژی ☫ دفاع مقدس، انقلاب، شهدای حرم
💰︎ اقتصاد ⚖️ حقوقي (مجموعه قوانين)
♨️ کتاب های کمیاب و نایاب ❌ کتاب های زده دار و حراجی
👨‍🏫 کمک درسی و کمک آموزشی 📖 درسی ☑︎ کنکور کتاب های زبان ترکی (آذربایجانی)