کتاب وقتی مارنی آنجا بود | جون جی رابینسون
ترجمه ناهید شیرزاد 🔸 نشر چار (میلکان)
خلاصه کتاب
داستان دربارهی آنا، دختر نوجوان آرام و درونگرایی است که برای سپری کردن تابستان به روستایی ساحلی فرستاده میشود. آنجا، او با دختری مرموز به نام مارنی آشنا میشود که در عمارت قدیمی کنار مرداب زندگی میکند. دوستی عمیق آنها با لحظات مشترک و رازهایی مبهم شکل میگیرد، اما آنا بهتدریج درمییابد که مارنی آنطور که به نظر میرسد واقعی نیست. روایت، ترکیبی از ماجراجویی، کشف هویت، و داستانی آرامبخش ولی تاثیرگذار دربارهی پیوند انسانهاست.
موضوع و پیام اصلی کتاب
کتاب دربارهی اهمیت دوستی، پذیرش خود، و درک گذشته برای رسیدن به آرامش درونی است. پیام اصلی آن میگوید که ارتباطات عمیق میتوانند حتی از محدودیتهای زمان و واقعیت فراتر روند، و گاهی روبهرو شدن با رازها، راهی برای تسکین زخمهای پنهان است.
جملاتی از متن کتاب
(گاهی کسی را میبینیم و همان لحظه میدانیم که برای همیشه بخشی از قلب ما خواهد بود.)
(من دوستت هستم، آنا. همیشه خواهم بود.)
(در سکوت مرداب، چشمهایش را یافتم که به انتظارم بود.)
این کتاب به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
- عاشقان داستانهای احساسی و رازآلود
- طرفداران آثار Studio Ghibli و انیمهی ۲۰۱۵
- نوجوانان و جوانان علاقهمند به داستانهای رشد شخصیت
- خوانندگان رمانهای کوتاه و تاثیرگذار
آشنایی با نویسنده کتاب
جون جی رابینسون (Joan G. Robinson) نویسنده و تصویرگر بریتانیایی بود که آثار متعددی برای کودکان و نوجوانان خلق کرد. سبک او تلفیق داستانهای ساده با مضامین عمیق و انسانی است. کتاب وقتی مارنی آنجا بود برجستهترین اثر اوست که همچنان در لیست کتابهای پرفروش و الهامبخش قرار دارد.