کتاب خانه ای برای یادگیری | کن بین
چگونه به فرزندتان کمک کنید از مدرسه بیشتر بهره ببرد 🔸 نشر نوین توسعه
مشخصات ظاهری : ۲۴۸ص.
شابک : 978-622-5213-91-3
يادداشت : عنوان اصلی: The learning household : how to help your child get more out of school, 2025.
یادداشت : کتابنامه.
عنوان دیگر : چگونه به فرزندتان کمک کنید از مدرسه بیشتر بهره ببرد.
موضوع : خانه و مدرسه
Home and school
آموزش و پرورش -- مشارکت والدین
Education -- Parent participation
کنجکاوی در کودکان
Curiosity in children
کودکان ذاتاً مشتاق یادگیریاند. هرکسی که حتی یک بار با کودکی نوپا به سفر رفته باشد، میداند که آنها میل بیپایانی به سوال پرسیدن دربارهٔ هر چیزی که به ذهنشان میرسد دارند.با این حال، بسیاری از بچهها در مدرسه بهتدریج دچار دلزدگی و بیگانگی میشوند. والدین چه میتوانند بکنند تا این کنجکاوی طبیعی حفظ شود؟
کن بین و مارشا مارشال بین، نویسندگان کتاب خانه ای برای یادگیری، معتقدند که والدین میتوانند نقش بزرگی در این زمینه داشته باشند. مشکل اینجاست که اغلب والدین به جای پرورش خلاقیت، پشتکار و اشتیاق کودکان که برای زیستن در جهانی به سرعت در حال تغییر ضروری است، بیش از حد بر نمرهها تأکید میکنند.
مدرسه در بهترین حالت میتواند فرصتی برای پرورش نوآوری و بهکارگیری دانش در حل مسائل تازه باشد. اما پیش از آنکه کودکان بتوانند چنین آموزشی را تجربه کنند، والدین باید خانه ای برای یادگیری ایجاد کنند:
- خانهای که در آن بچهها تشویق میشوند پرسشهای عمیق بپرسند نه اینکه فقط پاسخهای درست را حفظ کنند،
- علاقهها و شور خود را کشف کنند نه اینکه نگران کارنامهها باشند،
- و ریسک کنند نه اینکه از ترس شکست بازبمانند.
کتاب خانه ای برای یادگیری با ارائه دهها فعالیت قابل تطبیق برای هر خانواده، راهنمایی ضروری است برای بازگرداندن کنجکاوی به کلاس درس و پرورش قدردانی از ارزش درونی یادگیری.
کودکان را کنترل کنیم یا آزادشان بگذاریم؟
این روزها، بزرگترها تصمیم میگیرند در بازیهای گروهی هر کودک در چه پُستی بازی کند. امروزه، بهویژه در محلههای مرفهتر، والدین خودشان لیگها را راه میاندازند، لباس یکشکل برای بچهها میخرند، داورهای نیمهحرفهای استخدام میکنند و حتی از کنار زمین، در روند بازی دخالت میکنند.
در همۀ مسابقات لیگهای نوجوانان یا رقابتهای بسکتبال کودکان بارها دیدهایم والدین از روی سکوها فریاد میزنند و از فرزندانشان انتقاد میکنند.
و پیامد این روند چه بوده است؟میزان «اضطراب، افسردگی، احساس درماندگی و حتی خودشیفتگی» در میان کودکان افزایش یافته و این تغییر در سبک بازی به بروز این مشکلات روانشناختی دامن زده است.
این موضوع چه درسهایی برای ما دارد تا بتوانیم خانهای با محوریت یادگیری بسازیم؛ مکانی که خلاقیت و تفکر انتقادی در کانون زندگی خانوادگی قرار دارند؟
یافتن پاسخ این پرسش زوایای فراوانی را آشکار میکند. این مسئله به یک پرسش بنیادین پاسخ میدهد؛ پرسشی که ممکن است ذهن بسیاری از والدین را هنگام مطالعۀ کتابی دربارهٔ کمک به یادگیری هرچه بیشتر فرزندانشان در خارج از مدرسه درگیر کند: چگونه میتوان بین راهنمایی کودکان در مسیر یادگیری و آزادیِ کافی برای کشف علاقههای شخصیشان، تعادل برقرار کرد؟
بدون راهنمایی، ممکن است فرزندانمان هرگز طعم لذت واقعیِ یادگیری را نچشند. و بدون فراهمکردن آزادی، ممکن است نتوانند حس عاملیت را در وجود خود پرورش دهند؛ حسی که برای بهدستگرفتن کنترل مسیر یادگیری مستمر در طول زندگی حیاتی است. این همان مفهومی است که در سراسر این کتاب دنبال خواهیم کرد.
چگونه ممکن است چیزی که در ظاهر هیچ ارتباطی با مدرسه ندارد، به یادگیری فرزندان شما مربوط باشد؟ این پرسش در کتاب خانه ای برای یادگیری بارها تکرار خواهد شد، حتی در تصمیمگیریهایی بهظاهر ساده، همچون اینکه آیا باید نوزاد گریان را در آغوش گرفت یا او را واگذاشت تا خودش یاد بگیرد که آرام شود. و پاسخها ممکن است شما را شگفتزده کنند.
یادگیری برای زندگی در جهانی ناپایدار
نویسندگان کتاب با صدها پدر و مادر گفتوگو کردهاند که همگی دغدغههایی مشابه دربارهٔ مدرسه و آیندهٔ فرزندانشان داشتند. این افراد از طیفهای گوناگون بودند؛ برخی تحصیلات رسمی اندکی داشتند و برخی دیگر دارای چندین مدرک دانشگاهی بودند.
بااینحال، یک نکته میان همهشان مشترک بود: نوعی آگاهی نگرانکننده از ناپایداری و پیشبینیناپذیری جهان امروز. یکی از آنها جملهای گفت که بازتاب حرف بسیاری دیگر بود: «من فقط میخواهم دخترم تا جایی که میتواند، استعدادهایش را شکوفا کند.»
آنها بارها شنیدند که والدین میگفتند: «آدمها باید خلاقیت را بیاموزند. دیگر نمیشود فقط برای یک شغل آماده شد و انتظار داشت تا آخر عمر خوشحال زندگی کرد.» یا «ممکن است رشتهای که امروز در آن تحصیل میکنی، زمانی که فارغالتحصیل شدی، دیگر کاربردی نداشته باشد. بهعلاوه، زندگی صرفاً در داشتن یک شغل خلاصه نمیشود. ما در زندگی نقشهای گوناگونی داریم؛ پدر یا مادر، شهروند یا انسانی با ارزشهای خاص. آموزش باید به ما کمک کند بتوانیم همهٔ این نقشها را بهدرستی ایفا کنیم.»
کودکان باید یادگیری را بهگونهای عمیق و فراگیر تجربه کنند تا بتوانند در دنیای امروز رشد کنند و به سطحی از پیشرفت و بلوغ برسند که در گذشته تنها اندکی از افراد به آن میرسیدند.
تحقق این هدف آسان نیست، اما خبر امیدبخش این است که امروزه آموزگاران میدانند چگونه میتوانند به شمار بیشتری از کودکان کمک کنند تا به این استانداردهای بالا دست یابند. چالش اصلی امروز این است که چطور مشارکت والدین، معلمان، پژوهشگران و خود بچهها را در قالب گفتوگویی مشترک ممکن کنیم. اگر در هر سطحی، از مهدکودک گرفته تا دانشگاه و تحصیلات تکمیلی، آموزگار هستید و فکر میکنید این کتاب برایتان فایدهای ندارد، توصیه میکنیم دوباره تأمل کنید.
اگر والد هستید، اطمینان میدهیم که این کتاب شما را برای ساختن خانۀ یادگیری یاری کند؛ جایی که فرزندانتان بتوانند علایقشان را بیابند و دنبال کنند. نویسندگان این کتاب این هدف را با جزئیات بررسی میکنند و در هر بخش، مثالهایی واقعی و پیشنهادهایی مبتنی بر پژوهشهای علمی میآورند.
بازتعریف ارزش آموزش در مدرسه
کن بین و مارشا مارشال بین در این کتاب، هدف آموزش را از نو تعریف میکنند، تمرکز را از نظامهای آموزشی خشک و یکشکل برمیدارند و بهسوی نیازها و ظرفیتهای منحصربهفرد هر کودک میبرند. پژوهشهای آنها به والدین کمک میکند تا به هدفهای کلان آموزش بیندیشند؛ به دلایل ژرفتری که پرورش تواناییهای کسب دانش را، بهویژه پس از پایان مدرسه، به تجربهای حیاتی تبدیل میکند.
بهبیان دیگر، این کتاب تلاشی است برای بازتعریف ارزش مدرسهرفتن؛ با پذیرش اینکه هدفهای یادگیری میتوانند گوناگون باشند، درست همانطور که خود کودکان متفاوتاند و با تأکید بر این موضوع که رشد برخی مهارتها برای همۀ آنها ضروری است.
یادگیری عمیق؛ یکی از ستون های خانه ای برای یادگیری
نویسدگان در این کتاب مفهوم یادگیری عمیق را نیز بررسی کردهاند. رویکردی که به دانشآموزان کمک میکند میان ایدههای پراکنده ارتباط برقرار کنند.
در این کتاب خواهیم خواند که این نوع یادگیری چگونه در زندگی و سلامت روان نوجوانان تفاوتی چشمگیر ایجاد میکند و بنیانی محکم برای موفقیت در مسیر آیندهشان میسازد.
اما مهمتر از همه اینکه یادگیری عمیق زندگی را معنادارتر میکند. اگر دانشآموزان و والدین بر پرورش این نوع یادگیری تمرکز کنند، کودکان شادتر، خلاقتر و مسلطتر بر زندگی خود خواهند شد.
ممکن است بپرسید آیا فرزندتان میتواند چنین توانایی عمیق و اثرگذاری را در خود پرورش دهد و همزمان نمرات خوبی هم در مدرسه بگیرد؟ پاسخ مثبت است، اما دستیابی به این هدف پیچیدهتر از آن است که به نظر میرسد.
اگر فردی برای دستیابی به موفقیت تحصیلی راه نادرستی را برگزیند، ممکن است بذرهایی بکارد که خیلی زود رشد میکنند، اما در نهایت به علفهای هرز بدل میشوند. این علفها، با وجود نمرههای خوب، مانع آن میشوند کودک مطلبی ارزشمند از مدرسه بیاموزد؛ بهطوری که با پایان دوران تحصیل، هنوز نیاموخته است چگونه چیز تازهای یاد بگیرد یا حتی انگیزهای برای یادگرفتن ندارد.
در این کتاب خواهیم دید تمرکز افراطی بر آزموندادن و گرفتن نمرههای خوب، چگونه ممکن است میل به یادگیری را از بین ببرد و به کودکان آسیب بزند.
یادگیرندههای واقعی کسانی هستند که میدانند چطور از خودشان سؤال بپرسند، باورهایشان را بازنگری کنند و طرزفکرشان را برای روبهروشدن با چالشهای جدید اصلاح کنند.
اما دانشآموزانی که فقط بر پاسخهای درست تمرکز دارند، بهندرت به یادگیرندگانی عمیق تبدیل میشوند. اگر به کتابفروشیها سر بزنید و بهدنبال کتابهایی بگردید که فرزندانتان را در مسیرشان یاری میکنند، با انبوهی از کتابها روبهرو میشوید که مملو از نکتهها و راهکارهایی برای موفقیت در آزمونها و بهترشدن نمراتاند.
اما اگر نخواهیم بگوییم هیچکدام، تعداد کمی از آنها کمک میکنند کودکان از شر آن علفهای هرز ذهنی خلاص شوند. این کتاب دقیقاً همین کار را خواهد کرد.
فهرست کتاب خانه ای برای یادگیری
- فصل ۱: برانگیختن کنجکاوی
- فصل ۲: کمک به فرزندان برای مواجهه با شکست (و موفقیت)
- فصل ۳: برپایی خانهای که از یادگیری پشتیبانی کند
- فصل ۴: پرورش ذهنیت خلاق
- فصل ۵: کمک به یادگیری عمیق فرزندان
- فصل ۶: آمادهسازی فرزندان برای سختیها و چالشهای مدرسه
- فصل ۷: کمک به فرزندان برای کسب تحصیلات عالی کاربردی
منبع سایت انتشارات نوین توسعه