ناداستان🔴
زندگینامه🟡
آسیمان در نوشتههایش به هیچ عنوان سراغ تاریخ و وقایعی که در کتابهای تاریخ ثبت شدهاند، نرفته است. او در تجربهی نوشتنهایش در جستوجوی احساسات آدمهاست. او در جستارها به نقلقولهای خانوادهاش و دوستانش از زندگی رجوع میکند و در جایی از کتاب میگوید: «میخواهم بدانم چه در سرتان میگذرد. در جان و روحتان چه خبر است، چون اینهاست که برایم مهم است.» این رویکرد او در کتاب «شفق در خم جادهی بیرهگذر» کاملا مشهود است.
آندره آسیمان در سال ۱۹۵۱ در خانوادهی یهودیتبار در اسکندریهی مصر به دنیا آمد. او و خانوادهاش به خاطر یهودیبودنشان زندگی بیثباتی داشتند. جابهجاییهای چندباره و زیستن در جایی جز اکنون و تمنای آینده بخشی جدانشدنی از زندگی آسیمان میشود. تجربهی زیستهی او در نگاه و نقطهنظرش دربارهی انسان نیز تأثیر گذاشته است. در نگاه آسیمان همهمان در تمنایی مدام برای چیزی هستیم بیخطوربطی واقعی با ذات آن چیز. چیزی که در خیال تصور میکنیم و آرزویش را داریم آن نیست که واقعا هست؛ که بعد از دستیافتن به آن میخواهیمش. از همین رو آندره آسیمان شیفته و والهی نویسندهی یادها و خاطرهها؛ مارسل پروست است. تأثیری که او از قلم پروست گرفته است در کتاب «شفق در خم جادهی بیرهگذر» بسیار مشخص است