کتاب دو نمایشنامه کمدی
نویسنده: ایتالو کنتی | مترجم :هدا عربشاهی | ناشر:انتشارات چلچله
بخش هایی از متن کتاب ....
پرده بالا می رود. بر اردو و برونیاده در صحنه اند. بر اردو روی کاناپه نشسته و كلاه از سر برداشته است. روزنامه را بر می دارد و نگاه می کند، در حالیکه برونیلده در حال آماده کردن فنجان چای برای پسرش است و به شدت مراقب است که لباس مهمانی که به تن دارد کثیف نشود.
براردو: [طعنه آمیز] شنیدی که خبرها رو توی روزنامه می نویسن! برونيلده: [ترش رو در حال آماده کردن چای] صفحه هاشو به هم نریز! میدونی که بابا خوشش نمیآد.
براردو: یادم رفت صفحه بخت آزمایی رو نگاه کنم. درست مثل دیروز برونيلده: (همچنان ترش رو) دیروز و امروز هم اون رو نخوند.
براردو: (طعنه آمیز) یعنی اگه با نوک انگشت هم ورقش بزنم باز هم صفحاتش به هم می ریزه؟
برونيلده: (كمی دلخور) تو همچنان اصرار داری خودتو به نفهمی بزنی؟ بابا روزنامه رو دست نخورده و تا نشده می خواد. اگه منم می خواستم مثل تو دنبال دلیلش باشم الان باید زیر پل می خوابیدم!
براردو: [طعنه آمیز] درواقع تو باید زیر پل باشی و من زیر کامیون!
اینجا تا وقتی که پدرت نخواد حتی برگ هم از جاش تكون نمی خوره!
برونيلده: (آمرانه) کیه که توی این خونه پول می آره؟
براردو: (دلخور) آه بیا! چرا این همه من کار کردم حساب نیست؟
برونيلده: (با لحن تحقیر آمیز) دربون شهرداری (درحالی که با سر و دست اشاره می کند) فهمیدی!
براردو: (طعنه آمیز) میشه یه چیزی بگم: احیانا پدرت پرنس جاری
انگلستان تشریف داره؟
برونيلده: (ترش) روا هاهاها چه بامزه… خوبه داری می بینی که همه ما داریم روی شونه های اون زندگی می کنیم! اما تو برای خودت فقط یه فکر بکر داشتی: ۱۹ سال و ۶ ماه و 1 روز کار و بعدش بازنشستگی
براردو: [جدی] من خواستم یه خیز بلند بردارم!
برونيلده: (طعنه آمیز) و الان مثلا ما خیلی خوشبخت ایم با اون خیز
بلندت!؟ “با پول تسویه دیگه رو پای خودم ام!” [با بی رحمی] گفتی: “به این میگن کاروبارا به این میگن آینده! از زباله است که کود درست میشه!” و همه پول تسویه ات رو توی پرورش کرم خاکی سرمایه گذاری کردی!
براردو: ولابد تقصیر منه که اونا بعد از چهار ماه یه کوره زباله سوزی راه انداختند؟ اما الان با حقوق بازنشستگی که خیالت راحته؟
برونيلده: (با خنده) اسمشو گذاشتی حقوق بازنشستگی؟ بگو کمک بلاعوض، بگو یارانه، صدقه….
براردو مگه تقصیر منه که بعد از چهار ماه پایه حقوقا به یک چهارم قبل
رسید!…
…
.
.
.