از آنجا که روشنفکران که از شکست قانون اساسی و بی ثباتی ناشی از آن ناامید شده بودند، هرگونه تغییر از پایین را با تضعیف وحدت و استقلال کشور پیوند می زدند، هرگونه اصلاح از پایین با آسیب به وحدت و استقلال کشور برابر می شد. در نتیجه، آنها قدرت حکومت مرکزی را تنها نیرو محرکهی ممکن برای تغییر دانستند و زمینه را برای یک رهبر قوی و الهام بخش جهت اطمینان از عملکرد هماهنگ سازمانهای حکومتی فراهم کردند.
"تجدد آمرانه" به کوشش "تورج اتابکی" شامل مجموعه ای از مقالات در زمینهی "جامعه و دولت عصر رضاشاه" است. در اروپا حکومت مطلق چهار قرن دوام می آورد ولی در تاریخ ایران، حکومت خودسرانه یک شکل رایج و طبیعی از حکومت بوده است. دیگر اینکه دولت مطلق اروپایی به طبقه مالک متکی است، بنابراین محدود به یک چارچوب قانونی است، اما دولت خودسر ایرانی مستقل از تمام طبقات اجتماعی است و نه فقط در رأس، بلکه فراتر از جامعه است و بنابراین فقط با دامنهی قدرت فیزیکی خود است که محدود می شود.