کتاب علاءالدین جهانسوز و دیگر خون خواهان غور , نوشته فواد فاروقی

سرگذشت زندگی علاءالدین حسین، معروف به جهانسوز

از {{model.count}}
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • قطع / نوع جلد: وزیری/جلد سخت
  • تعداد صفحات: 336
  • ناشر: آدینه سبز
  • مناسب برای: تمامی سنین,بزرگسالان
  • نوع کاغذ / نوع صحافی: تحریر سفید/دوخت
تعداد
نوع
فروشنده فروشنده: دیجی کتاب

ناموجود
  • {{value}}
کمی صبر کنید...
فقط {{model.stock}} عدد مانده است.

معرفی کتاب علاءالدین جهانسوز و دیگر خون خواهان غور نوشته فواد فاروقی ,  «سلطان علاءالدین حسین»، معروف  به «جهانسوز»، فرمانروای سلسله غوریان فیروزکوه بود. وی دولت غوریان را به  اوج قدرت رسانید و برای انتقام قتل دو برادرش، قطب‌الدین محمد و سیف الدین سوری، با بهرامشاه  غزنوی جنگ کرده و او را شکست داد. او پس از تصرف غزنین، به مدت هفت  شبانه‌روز، شهر را به آتش کشید و از آنجا روی به بت نمود و بتکده شهر را که  در نوع خود بی‌نظیر بود، نیز تخریب کرد که بدین جهت او را جهانسوز لقب  داده‌اند.او متصرفات ولایت کاسی غور را مطیع کرده و به فیروزکوه (غور) آمد و چون مردم در غیاب وی ملک ناصرالدین حسین بن محمد را از مادین آورده و بر تخت نشانیده بودند، با اطلاع از قدرت علاءالدین، ناصرالدین را بکشتند و به علاءالدین تسلیم شدند. وی بامیان، تخارستان، بلاد جروم، گرمسیر، تولک، جبال هرات و غرجستان  مرغاب را نیز تحت سلطهٔ غوریان درآورد و داعیان اسماعیلی را نیز به غور  راه داد. علاءالدین حسین جهانسوز سرانجام در سال ۵۵۶ هجری / ۱۱۶۱ میلادی در  سنگهٔ غور از جهان رفت و پس از او فرزندش، سیف‌الدین محمد، به امارت رسید.

محصولات مرتبط

علاءالدین جهانسوز که بود و چه کرد

در میان پادشاهان غوری علاالدین به صفت خاصی معروف شده است وی را (جهانسوز)  می خوانند. علاالدین در 545 هجری قمری شهری را سوزاند که از نظر مرکزیت  فضل و دانش و آبدات مجلل و باشکوه با جهانی برابر بود. این شهر شهر زیبای  غزنی، دارالملک غزنویان بود که امروز خاک توده های آن به فاصله 140  کیلومتری جنوب غرب کابل افتاده است.

 همه می دانیم که در طی قرن های 5 و 6 هجری (11 و 12 مسیحی) دو دودمان بزرگ  در خاک های افغانستان امروزی به سلطنت رسیدند که یکی به نام (آل ناصر) یا  (غزنویان) و دیگری به نام (آل شنسب) یا (غوریان) معروف است. این دو دودمان  تقریبا معاصر هم سلطنت داشتند به نحوی که مرکز یکی (فیروزکوه) و پایتخت  دیگری شهر (غزنین) بود.

 یکی در کوهپایه های غور بین وادی هیرمند و هریرود حکمفرمایی داشت و دیگری  در سایر نقاط مملک و بخشی از خاک های هند دامنه سلطنت و فتوحات خود را پهن  کرده بود و در بعضی سال ها نفوذ غزنویان به تمام غور یا قسمت اعظم آن هم  نافذ بود متاسفانه در اثر یک پیشامد تاریخی رقابت میان این دو دودمان  سلطنتی به دشمنی و استخوان شکنی مبدل شد و کار به جنگ های خونین و قتل و  قتال و خرابی شهرها کشید که نتیجه آن طبعا برای کشور خساره های زیاد مادی و  معنوی تولید کرد.

 سلطان معز الدین حسین غوری فرزندان متعدد داشت که از آن جمله هفت تن در  تاریخ اسم برده شده و از آن جمله چهار نفر در نقاط مجاور هم به امارت  رسیدند چون وجود چهار امیر در مجاورت هم خالی از اشکال نیست بالاخره یکی از  ایشان ملک الجبال قطب الدین از برادران کناره گرفته از غور به غزنه آمد و  به دربار غزنویان پناه آورد. چون مرد گشاده دستی بود و بذل و بخشش فراوان  می کرد و صاحب سیرت و صورت نیکو بود و با مردم غزنه گرم گرفت جماعتی حسود  به بهرام شاه غزنوی سعایت کردند و دروغ ها ساختند که شهزاده غوری به حرم  شاهی به نظر خیانت می نگرد در نتیجه بهرام شاه بدون دقت و تامل و کشف حقیقت  شهزاده غوری را در خفیه زهر خورانید و کشت.

 طبیعی است که این امر بی تامل برادران شهزاده ی غوری را به انتقام گیری  برانگیخت. اول بهاالدین به قصد انتقام جویی برآمد و چون اجل در راه دامنگیر  او شد برادر دیگرش علاالدین عزم جزم کرد و در صدد انتقام برآمد و لشکری  گران از پهلوانان نامی و مردان کارزار دیده جمع کرد و با تجهیزات مکمل  نظامی آن وقت راه پایتخت سلاطین غزنوی را پیش گرفت. می گویند سلطان غزنه  بهرام شاه به داشتن پیلان جنگی بسیار می نازید و غرور بی حد پیدا کرده بود  تا اینکه به سلطان علاالدین غوری نوشت که بیجا خود را زحمت مده و در مقابل  من میا زیرا من پیلان جنگی دارم و در مقابل پیلان جنگی من کاری نتوانی  ساخت.

 سلطان غوری علاالدین در پاسخ نوشت: تو اگر پیل داری من خرمیل دارم. تو غلط  کردی که برادر مرا بی جهت کشتی و او هیچ کس تو را هلاک نکرده بود بنابراین  برای انتقام خون برادر خود می آیم. قراری که قاضی منهاج السراج در طبقات  ناصری می نویسد، (خر میل) اصلا نام پهلوانان معروف غوری بود و ایشان دو نفر  بودند که یکی را (خر میل سام حسین) و دیگری را (خر میل سام بنجی) می  گفتند.

 قرار معلوم سپاه غور و غزنه بار اول در میدانی موسوم به (کته بار) یا (کته  واز) در مناطق جنوب شرقی غزنی بهم مواجه شدند. پیلان غزنه حمله ور شدند خر  میل سام بنجی پیل مقابل خود را کشت ولی خودش هم کشته شد و خر میل سام حسین  بعد از هلاک ساختن پیل مقابل خود فاتح برگشت سپس هر دو سپاه با هم مقابل  شدند غوریان یک نوع خفتان مخصوصی از چرم خام گاو و پنبه بر تن داشتند که  بدن انسان را از اصابت تیر و نیزه محافظت می کرد.

 سپاهیان غوری که مجهز به چنین خفتان عجیبی بودند قوای غزنی را در محاصره  افکندند تا اینکه بهرام شاه و قوای او محکوم به شکست شد و علاالدین فاتح  برآمد و به غزنه واصل شد. او امر داد تا شهر زیبای غزنه را آتش زنند هفت شب  و روز غزنی می سوخت و ستون های آتش و دود در آسمان بلند شده بود علاالدین  خود بر کنگره ی بلند کاخی نشسته درحالیکه شعله های آتش را تماشاه می کرد  چند بیت در مدح خود بگفت و انر داد تا ابیات مذکور را در چنگ و چغانه  بزنند. ابیات مذکور این است:

 جهان داند که من شاه جهانم
 چراغ دوده ی عباسیانم

 علاالدین حسین ابن حسینم
 که باقی باد ملک جاودانم

 چو بر گلگونه دولت نشینم
 یکی باشد زمین و آسمانم

 ابل مصرع زن گرد سپاهم
 اجل بازیگر نوک سنانم

 همه عالم بگیرم چون سکندر
 به هر شهری شهی دیگر نشانم

 بر آن بودم که از اوباش غزنی
 چو رود نیل جوی خون برانم

 ولیکن گنده پیرانند و طفلان
 شفاعت می کند بخت جوانم

 ببخشیدم بدیشان جان ایشان
 که بادا جان شان پیوند جانم

 علاالدین جهانسوز به انتقام خون برادر شهر زیبای غزنی را به کلی سوزاند و  ویران کرد بعد به فیروز کوه برگشت و قطعه شعر دیگری را در آنجا سرود که  برخی از ابیات آن چنین است:

 آنم که هست فخر ز عدلم زمانه را
 آنم که هست جور ز بذلم خزانه را

 انگشت دست خویش به دندان کند عدو
 چون بر زه ی کمان نهم انگشتوانه را

 در راه گذر به لشکرگاه شد و در جوار شهر تاریخی بست در کرانه های هیرمند یک  سلسله آبادی های قشنگ را دید که به دست سلطان های غزنه، ابوالقاسم محمود و  پسرش مسعود اول بنا یافته بود. علاالدین با کینه ی شدیدی که نسبت به  غزنویان پیدا کرده بود امر داد تا آن قصرهای زیبا را هم ویران کنند بدین  ترتیب غزنه و لشکرگاه، پایتخت و یکی از قرارگاه های اداری و نظامی غزنویان  در جوار بست هر دو در فاصله کمی یکی بعد از دیگری طعمه ی حریق شد.

بیوگرافی فواد فاروقی

فؤاد فاروقی روزنامه نویس، مقاله نویس، ویراستار، شاعر متولد: 8 شهریور 1323  بستک، لارستان ، استان فارس تحصیلات: مدرسه ابن سینا ی شیراز، جمشید جم  (مدرسه زرتشتیان) تهران، الفبا، دبیرستان های البرز، رازی آبادان،  دارالفنون تهران و… استادان وی در مطبوعات: دکتر علی بهزادی، اسماعیل  جمشیدی، جواد کلهر، ذبیح الله منصوری، کارو، محمد عاصمی. نویسندگان مورد  علاقه وی : بهرام بیضایی، محمود دولت آبادی.


آثار فواد فاروقی


      سیری  در سفرنامه ها ( گشت و گذاری در سفر نامه ها ، این کتاب هم شامل چهار بخش  است الف- به ایران آمده ها ب- از ایران رفته ها ج- سفرنامه های برگزیده د-  سفرنامه نویسی معاصران.


  1.         کارنامه ادبی ایران ( کند و کاوی در آثار ادبی متقدمان و متاخران،  همراه با نمونه ایی از آثارشان، همچنین شامل مقالات انتقادی ، ادبی که ثمره  سالیان متمادی همکاری با مطبوعات است)
  2.      سرنوشت انسان در تاریخ ایران ( با استناد به بیش از چهارصد کتاب تاریخی،  این پژوهش نامه فراهم آمده است و زندگی انسان ها را از دوره افسانه ها تا  به امروز به بررسی می کشاند)
  3.     عروسی شاهانه ( مجموعه مقالات تاریخی با امیزه ایی از طنز)
  4.     خواجه های تاریخ
  5.     پادشاهان سر بریده در تاریخ  ایران
  6.     داستانواره های تاریخی
  7.     شیطنت های تاریخ
  8.     بهروزه خانم ( سرگذشت سوگلی حرمسرای شاه اسماعیل اول صفوی)
  9.     معراج عشق ( سرگذشت شاه شجاع و رند شیراز حافظ، با چاشنی داستان و استناد به کتاب های تاریخی)
  10.     پانته آ بانوی افسونگر شوش ( کتابی است درباره عشق پانته آ به همسرش و زندگی نامه کوروش کبیر)
  11.     شهریار بی تاج و تخت ( سرگذشت کریم خان زند، مردی که بر دلها فرمان می راند و ماجرا های زمانش)
  12.     ندیمه ( اسارت همسران شاه اسماعیل صفوی در کشور عثمانی پس از جنگ چالدران)
  13.     لعبت ( کتابی درباره بریز و بپاش ها و هوسرانی های خلیفه هارون عباسی و همسرش زبیده)
  14.     رامشگر ( حراج همسران تیمور لنگ در بازار مکاره…)
  15.     بغداد خاتون در 2 جلد (زنی که فدای حرام شد، کتاب درباره ماجراهای دوره ایلخانان است)
  16.      سیف القلم ( مردی که پس از مرگش هم جنایت می کرد، پردازش روانکاوانه به  زندگی اولین قاتل سریالی معاصر ایران همراه با بررسی زندگی قاتلان سریالی  جهان)
  17.      حرمسرای خسرو پرویز ( این کتاب به زندگی خسرو پرویز ساسانی می پردازد و  هوسرانی هایس ، همراه با زندگی نامه باربد و دیگر موسیقی دانان زمانش)
  18.      سرو زرتشت ( زرتشت با دستان خود ، دو سرو کاشت که هر یک بیش از هزار سال  عمر کردند ، این کتاب درباره سرو کاشمر است همراه با سروده های مقدس  پیامبر آریایی)
  19.     سلطان عشق و حماسه در 2 جلد ( زندگی نامه بهرام گور ، شاه عاشق پیشه دوره ساسانیان)
  20.     شاه عباس در 2 جلد ( زندگی نامه شاه عباس ، شاه هزار چهره صفوی و موسیقی دانان و شاعران زمانش)
  21.     داریوش و دختران کوروش ( پردازش به زندگی داریوش اول هخامنشی و سه دختر کوروش بزرگ که یکی پس از دیگری به همسریش در آمدند)
  22.     خواجه خسرو ( زندگی نامه خسرو پسر لطفعلی خان زند ، که پس از ارتقا به مقام خواجگی ! در حرمسرای فتحعلیشاه قاجار به خدمت پرداخت)
  23.      خون بهای اسفندیار ( سرگذشت بازماندگان جهان پهلوان رستم، برگردان به  نثر از کتاب بهمن نامه اثر ایرانشاه بن ابی الخیر، حماسه سرای قرن پنجم  هجری)
  24.     دلربا ( زندگی نامه مهر النسا، ملکه ایرانی هندوستان)
  25.     نادرشاه مرد حماسه ها ( سرگذشت نادر شاه افشار از تولد تا مرگ)
  26.     آریو برزن ( نگاهی دیگر به زندگی سرداز فداکاری که پاسدار تخت جمشید بود)
  27.     آتوسا در 2 جلد ( مجوز چاپ نگرفته است )
  28.     جاذبه ملیجک ( خار پشم زنان حرمسرا و درباریان زمان ناصر الدین شاه قاجار، مجموعه مقالات تاریخی)
  29.     رابعه ( زنی که کنیز غلامش شد، سرگذشت نخستین زن سخن سرای فارسی)
  30.     پروشات در 2 جلد ( داریوش دوم و سوداهای خام یک زن همراه با زندگی نامه سقراط پدر فلسفه جهان)
قطع / نوع جلد
وزیری/جلد سخت
تعداد صفحات
336
ناشر
آدینه سبز
مناسب برای
تمامی سنین,بزرگسالان
نوع کاغذ / نوع صحافی
تحریر سفید/دوخت

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...
اشتراک‌گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!