🎭 شخصیتهای اصلی داستان
- دافنه: کتابدار آرام، منظم و کمی درونگرا.
- مایلز: آزادمنش، پرشور، چندان مقید به چهارچوبها.
- نامزد سابق و دوست خیانتکار: حضور غیرمستقیم اما مؤثر در پیشبرد داستان.
- شهر و فضای کتابخانه: بهعنوان نمادی از امنیت و آرامش ذهنی دافنه.
💡 درونمایه و پیامها
- بازسازی خود پس از شکست عاطفی
- بیان اهمیت تفاوتها در روابط انسانی
- جستوجوی شادی و معنا در موقعیتهای غیرمنتظره
- پیوند دو جهان متفاوت: نظم در برابر بینظمی، سکون در برابر هیجان
بخش هایی از متن کتاب . . .
دافته همیشه دوست داشت نامزدش پیتر ماجرای آشنایی شان را تعریف کنند. چون او ذاتا قصه گو بود. البته تا وقتی که در شب آخرین مهمانی مجردی پیتر ورق برگشت و قصه آشنایی داشته و او به مقدمه ی داستان عاشقانه پیتر با بهترین دوست دوران کودکی اش پترا تبدیل شد دافته مجبور می شود با کسی هم خانه شود که از هر نظر نقطعی مقابل اوست و تنها وجه مشترکشان این است که حال همدیگر را می فهمند، چون او دوست پسری است که درست مثل دافنه به خاطر داستان عاشقانه ی پیتر و پترا ترک شده است. یک شب حرفه ای شکل می گیرد و این دو نقشه ای می کشند. چه می شود اگر عکس های دو نفره ای را که گمراه کننده به نظر می رسند در شبکه اجتماعی شان پست کنند؟ حداقل پترا و پیتر می فهمند چه چیزی را از دست دادند. تمامش هم فقط یک نمایش مشخره است دیگر مگر نه؟ چون محال است دافنه فصل جدید زندگی اش را با دوست پسر سابق نامزد جدید نامزد سابقش شروع کند. درست است؟