سبد خرید
{{item.quantity}}
تعداد را بنویسید. بیش‌تر از 0 بنویسید. کم‌تر از {{item.product.variant.max + 1}} بنویسید.
{{item.promotion_discount|number}} تومان تخفیف
{{item.total|number}} تومان
مبلغ قابل پرداخت
{{model.subtotal|number}} تومان
ثبت سفارش
سبد خرید شما خالی است

کتاب پاهای خودم | فخرالدین سبزخانی

| مجموعه داستان | نشر چلچله

ویژگی‌ها
قطع / نوع جلد
رقعی/شومیز
تعداد صفحات
156
ناشر
چلچله
نوع کاغذ / نوع صحافی
بالک/چسب گرم
موضوع
داستان کوتاه/داستانهای فارسی/رمان ایرانی
شابک
978-600-8625-04-9
  • {{value}}
قیمت:
0
75,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
قیمت‌وموجودی به‌روز

قیمت‌وموجودی به‌روز

ارسال‌سریع‌باپست‌به‌سراسرکشور

ارسال‌سریع‌باپست‌به‌سراسرکشور

گارانتی اصالت‌وبسته‌بندی ایمن

گارانتی اصالت‌وبسته‌بندی ایمن

معرفی کتاب پاهای خودم اثر فخرالدین سبزخانی : کتاب حاضر داستان جذابی است از نویسنده جوان و با آتیه کشورمان "فخرالدین سبزخانی" که از دو داستان کوتاه به نام های "پاهای خودم و پروانه های من و بابام "  تشکیل شده است. هر دو داستان کتاب با لحن بسیار صمیمی و دلنشین روایت شده اند.این کتاب توسط انتشارات چلچله منتشر و روانه بازار شده است.اکنون‌ می‌توانید‌ این ‌کتاب‌ را‌ با‌ تخفیف‌ ویژه, به صورت آنلاین از‌ سایت‌ دیجی ‌کتاب‌ خرید‌ نمایید.جهت مشاهده معرفی‌اجمالی کتاب‌ ها به‌ همراه‌ خلاصه، نقد, بررسی و بخش هایی از متن کتاب ها...‌ به کافه دیجی ‌کتاب مراجعه نمایید.

بخش هایی از متن کتاب...

اوایل بهار بود. همه برفی که طی آن زمستان سرد، کوهها و دشتها را سفید پوش کرده بود؛ ذره ذره آب میشد و قطره قطره از سنگها و صخره ها می چکید و راهی جویبارها می شد. جویبارهای کوچک و نغمه خوانی که رفته رفته آنقدر پر جوش و خروش می شدند که وقتی توی رختخواب دراز می کشیدم، صدای رودخانه را به وضوح می شنیدم و با همهمه اش به خواب می رفتم.

اما صبح، اولین صدایی که با آن چشم باز می کردم و بیدار میشدم،های و هوی گنجشکهای شاد و خوش آوازی بود که در میان شاخ و برگ درختان باغچه مان جست و خیز می کردند و تولد یک روز دیگر را جشن می گرفتند.

بعد از آن همه برف و سرمایی که بچه ها را مجبور کرده بود تا در خانه بمانند و خودشان را به نوعی مشغول کنند، حالا از رفتن به دشت و صحرا و دیدن آن همه سبزی و طراوت آنقدر خوشحال بودند که هرشب، بی صبرانه منتظر فردا میشدند تا باز در میان یونجه زارها و علف زارها بدوند و بازی کنند. من هم دیگر مجبور نبودم تا همه روز را کنار بخاری هیزمی بنشینم و درس هایم را چندین و چند بار مرور کنم. یا که از پشت پنجره، هوای برفی و مه گرفته بیرون را تماشا کنم و با انگشت، روی شیشه های بخار گرفته اش را نقاشی کنم.

 .

.

.


قصه های مادر بزرگ هم دیگر چنگی به دل نمیزد و میل چندانی به شنیدنشان نداشتم. ولی هیچ وقت دلم نمی آمد که این موضوع را بگویم و به رویش بیاورم. چون هر وقت صدایم می کرد تا ناخنهایش را کوتاه کنم، دوباره شروع به گفتن قصه ای می کرد که مثل بقيه قصه هایش تکراری بود و مثل هم. اما وقتی میدیدم؛ با چه لحن زیبا و مهربانی آن قصه ها را سرهم می کند و می گوید، بی اراده و با حوصله گوش میدادم که البته بعضی وقتها واقعا خنده ام می گرفت. چون با وجودی که فقط همین یک قصه را بلد بود و می گفت، ولی هر بار، آن را به گونه ای تعریف می کرد که با دفعات قبل تفاوت بسیاری داشت و نمیدانم، این به خاطر فراموشی اش بود که تازه گی ها بیشتر شده بود یا این که در گفتن قصه های تکراری و با مزه مهارت زیادی داشت و خودش نمی دانست؟

.
.
.


از همین نویسنده منتشر شده است:

قطع / نوع جلد
رقعی/شومیز
تعداد صفحات
156
ناشر
چلچله
نوع کاغذ / نوع صحافی
بالک/چسب گرم
موضوع
داستان کوتاه/داستانهای فارسی/رمان ایرانی
شابک
978-600-8625-04-9
شما هم درباره این کالا دیدگاه ثبت کنید
  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.

کتاب‌های پیشنهادی

«« تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دیجی کتاب است. www.digi-ketab.ir »»
دسته‌بندی محصولات
همه محصولات 📖 کتاب
💡 🧠 توسعه فردی ⚙ مدیریت 🧡 رمان | Novel 💄 آرایشی و بهداشتی 💝 سلامت و تغذیه 📙 متفرقه و عمومی
☯ فلسفه و عرفان 🪔 👁️‍🗨️ متافیزیک 🛸 علم و تکنولوژی ☫ دفاع مقدس، انقلاب، شهدای حرم
💰︎ اقتصاد ⚖️ حقوقي (مجموعه قوانين)
♨️ کتاب های کمیاب و نایاب ❌ کتاب های زده دار و حراجی
👨‍🏫 کمک درسی و کمک آموزشی 📖 درسی ☑︎ کنکور کتاب های زبان ترکی (آذربایجانی)