کتاب کوزه بشکسته نویسنده: مسعود بهنود ناشر:نشر علم
معرفی کتاب کوزه بشکسته اثر مسعود بهنود
"کوزه بشکسته" رمان تاریخی دیگری است به قلم "مسعود بهنود" که داستان زندگی آلیس، دخترکی انگلیسی را بیان می کند. اما نکته ی جالب توجه در این داستان، حضور محمدرضا پهلوی در خانه ی آلیس هنگام ادامه تحصیل است. در آن زمان آلیس دخترکی بود ظریف اندام که نمی دانست در آینده چه سرنوشتی قرار است برایش رقم بخورد.
"کوزه بشکسته" نوشته ی "مسعود بهنود"، از نظر زمانی متعلق به دوران پهلوی اول و اواخر سلطنت رضاشاه است و سپس با سرعت به انتهای قرن بیستم می رسد. آنچه در روایت "مسعود بهنود" از "کوزه بشکسته" با آن مواجه هستیم، داستانی است که از شخصیت هایی نظیر محمدرضا پهلوی، حسین فردوست، مهرپور تیمورتاش و دختر یک کلنل انگلیسی به نام آلیس تشکیل شده است. آلیس فرزند کلنل گلن وایت و لیدی شارلوت بوده و پدر او از نیروهای سرشناس نظامی در جنگ هندوستان بوده است. زمانی که ولیعهد با همراهان خود حسین فردوست و مهرپور تیمورتاش برای ادامه ی تحصیل راهی فرنگ می شود، در خانه ای اقامت می گزیند که آلیس نیز در آن زندگی می کند.
روایت تاریخی "مسعود بهنود" از ابهام دل انگیزی برخوردار است؛ بدین معنا که خواننده نمی تواند با اطمینان بگوید که چه قسمتی از داستان، جزییات تاریخی و کدام قسمت تخیل نویسنده است. به این ترتیب امکان آشنایی با برخی از حوادث و رویدادهای تاریخی که در تار و پود یک داستان خیره کننده ی خیالی بافته شده اند، برای خواننده فراهم می شود و همین امر سبب شده تا خوانندگانی که چندان با تاریخ معاصر کشور آشنایی ندارند، از قلم "مسعود بهنود" به واسطه ی روایت شیرین و متفاوت تاریخ، امتنان به عمل بیاورند.
معلوم نیست چطور در آن تابستان خانه ای که همچنان پلاک نام ژنرال گلن وایت بر ستون راست درآن بود برای سکونت ولیعهد انتخاب شد.آیا وزیردربار به پیشنهاد کسی این خانه را برای سکونت ولیعهد برگزید یا انتخابی بود که سرپرست ولیعهد یا یکی از کارمندان سفارت ایران در سوئیس انجام دادند ؟
آلیس با چشمانی دریایی ،سپیدرو،با موهایی به رنگ طلا،همان است که قصه سه پسر ایرانی بی حضورش رنگ نمی گیرد ،شکل نمی پذیرد،از عشق خالی می ماند و از مهر و کین پاک نمی شود
مسعود بهنود 28مرداد ماه سال 1325در تهران به دنیا آمد .
وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینه سیاست و تاریخ معاصر ایران به رشته تحریردرآورد .
وی از همان کودکی به کار روزنامه نگاری علاقمند می شود تا آنجا که تمایلی به درس و مدرسه از خود نشان نمی دهد تا آنجا که از مدرسه البرز اخراج می شود ، با این که از مدرسه اخراج شده بود به صورت اختیاری در کلاس های درس دانشگاه تهران حضور پیدا می کند و برای اینکه شبیه دانشجویان شود به گفته خود کراوات زده و عینک مادربزرگش را نیز بر چشم می زند تا رنگ و بوی دانشگاه را بگیرد !
به هر حال و با اصرار دوستان و آشنایان دیپلم را می گیرد و در کنکور شرکت می کند، بهنود خود در این زمینه می گوید :«رفتم دانشگاه، دانشکدهی ادبیات. در این موقع من یک روزنامهنگار جدی شده بودم. در مجلهی روشنفکر، معاون سردبیر شده بودم. این موقع واقعا دنبال تحصیلات کلاسیک نبودم. یک ذره هم برایم زشت بود. ۲۳ سالم بود. آدمهایی مثل شاملو و آلاحمد و اینها فکر میکردند من لیسانسم را گرفتهام. بعد نمیشد بگویم من تازه کنکور دادم. این قسمت را پنهان میکردم. من سه چهار سال بود میرفتم دانشگاه تهران. دیگر همه من را میشناختند.»
بعد از قیام 15خرداد قم و تبعید امام خمینی حرکتهای پراکنده ای در دانشگاه صورت می گیرد و عده ای از جمله مسعود بهنود دستگیر می شوند ، وی مدعی است در قیام 15خرداد 42نقش داشته و سهم خود را اینگونه به تصویر می کشد «درست بعد از ۱۵ خرداد. ۱۵ خرداد من دبیرستان بودم. جزو اولین گزارشهایی که من از شهر نوشتم همین گزارش ۱۵ خرداد بود برای روزنامهی اطلاعات. درست بعد از ۱۵ خرداد. ۱۵ خرداد من دبیرستان بودم. جزو اولین گزارشهایی که من از شهر نوشتم همین گزارش ۱۵ خرداد بود برای روزنامهی اطلاعات.»
با این که نتوانسته بود تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه دهد با استفاده از یک قانون که بعدها به تصویب رسید کار تدریس در دانشگاه تهران را آغاز کرد !
مجموعه آثار مسعود بهنود
- از سید ضیاء تا بختیار
- ۲۷۵ روز بازرگان
- حروف، دو حرف و حرف دیگر
- این سه زن، (شرح زندگی «مریم فیروز»، «اشرف پهلوی» و «ایران تیمورتاش»)
- کشتهگان بر سر قدرت
- از دل گریختهها
- ضد یاد
- امینه
- ما میمانیم
- گلوله بد است
- شاید حرف آخر
- در بند اما سبز
- خانوم
- ضد یادها
- پس از یازده سپتامبر
- کوزه بشکسته
دیدگاه خود را بنویسید