کتاب هفت کتاب نیما یوشیج
کتاب مجموعه اشعار نیما یوشیج انتشارات امید فردا
در بخشی از کتاب هفت کتاب نیما یوشیج میخوانیم:
همسایگان آتش، مرداب و باد تند،
بر آتش شکفته عبث دور مىزنند.
باد: من مىدمم که یکسره مرداب را
با شعلههاى گرم تو
دارم چو خشک رود.
مرداب: من در درون روشن گرم تو آب را،
جارى نمىکنم.
ره مىدهم که بر شوى اى آتش!
رونق فزاى و دلکش.
سوزندهتر زیان کن و بىباکتر درآى!
اما به میل باد تنابى به روى من
خشکى نه ره بیابد هرگز به سوى من.
تا آنکه غرقه ماند این زال گوژپشت
درگندههاى آب دهانم.
یک میوهى درست به شاخى
شیرین و خوش ننشانم.
فهرست مطالب کتاب
شرح حال نیما یوشیج
فریادهاى دیگر و عنکبوت رنگ
قصهى رنگ پریده، خون سرد
اى شب
عقاب نیل
مرغ مجسمه
وقت است...
از عمارت پدرم
در فروبند
آنکه مىگرید
دربستهام
آهنگر
در نخستین ساعت شب
خونریزى
دل فولادم
شعر من
ققنوس
غراب
مرغ غم
واى بر من!
پدرم
گل مهتاب
پریان
اندوهناک شب
همسایگان آتش
خندهى سرد
پانزده سال گذشت
خواب زمستانى
آى آدمها
یاد
بوجهل من
خرمنها
سایهى خود
تابناک من
بازگردان تن سرگشته
مرغ آمین
قلمانداز
شمع کرجى
قو
صداى چنگ
مىخندد
گم شدگان
جغدى پیر
با غروبش
مردگان موت
داستانى نه تازه
شب دوش
شب قورق
از دور
گندنا
عود
جوى مىگرید
مىخندد
شاه کوهان
تلخ
مرگ کاکلى
چراغ
شهر شب و شهر صبح
در جوار سخت سر
امید پلید
من لبخند
مادرى و پسرى
کینهى شب
کار شب پا
خروس مىخواند
پادشاه فتح
او به رؤیایش
تا صبح دمان...
روى بندرگاه
ماخ اولا
مهتاب
در شب تیره
اجاق سرد
هنگام که گریه مىدهد ساز
ماخ اولا
بر فراز دشت
جاده خاموش است
بر فراز دودهائى
در ره نهفت و فراز ده
در شب سرد زمستانى
هنوز از شب...
مرغ شباویز
شب است
قایق
داروگ
خانهام ابرىست
«رى را»
همه شب
درکنار رودخانه
شب پرهى ساحل نزدیک
هست شب
برف
سیولیشه
کک کى
بر سر قایقش
پاسها از شب گذشته است
ترا من چشم در راهم
شب همه شب
ناقوس
ناروایى به راه
ناقوس
بخوان اى همسفر با من
که مىخندد؟ که گریان است؟
او را صدا بزن
روى جدارهاى شکسته
سوى شهر خاموش
یک نامه به یک زندانى
حکایات
شیر
چشمهى کوچک
آنگاسى
بز ملاحسن
روباه و خروس
خواجه احمد حس میمندى
عبدالله طاهر و کنیزک
خروس ساده
کرم ابریشم
اسب دوانى
کچبى
عمو رجب
انگاسى
انگاسى
کبک
خروس و بوقلمون
پرندهى منزوى
آتش جهنم
میرداماد
شعر نو
اشعار فارسی