کتاب روح عصیانگر (اشو) سخنان عرفانی اشو (دانشگاه بین المللی عرفانی راجنیش از 10 تا 25 فوریه 1987) : 1987 The Rebellious Spirit Osho Talks given to Rajneesh International University of Mysticism
معرفی کتاب روح عصیانگر (اشو) سخنان عرفانی اشو (دانشگاه بین المللی عرفانی راجنیش از 10 تا 25 فوریه 1987)
1987 The Rebellious Spirit Osho Talks given to Rajneesh International University of Mysticism
کتاب روح عصیانگر نوشته چاندرا موهان جین می باشد.روح بیدار به هر سمت و هر جایی که دید کند خیلی دقیق و وضح خواهد نظر که تمام ی آرمانگرایی های آدمی و بشریت هنر و دین و فلسفه ها و سیاست ها و تعلیم و تربیت و رفتاران خیلی متداولی و پذیرا بودن نسبت به اجتماع در حقیقت تمام چیز در مقابل دیدگان تازه ی ما پر از بی عدالتب و منطقی و مزخرفات باستانی می باشد. در اینگونه نقطه یا خواهی توانست نارحت شوی و اخم کنی و پشت خود را به مسائل کنی و بروی و هم اکنون به خواب روی و یا آنکه خواهی توانست آتش بیداری را بیشترتر نمایی و یک سرکش شوی.روح هم اکنون آنگونه که بیدار می شود در بغل یک هوشمندی طبیعی بی پرده می شود و اصطکاکی میان دیوارهای نامریی شرطی شدگی های داخلی .که خود را در آن حبس نموده و پیچیده بوده ایم و این خردمندی جدیدی متولد شده اتفاق می افتد.برای دانلود کتاب به دنباله رجوع نمایید و برای خرید کتاب روح عصیانگر ارتباط بگیرید.
آشنایی با نویسنده کتاب " اشو"
اوشو از جمله سرگشتگانی بود که در میانه جوانی به سال 1953 آن هنگام که 21 بهار بیشتر از عمر وی سپری نگشته بود روشنی یافت و نور اشراق در دلش تابیدن گرفت و زان پس همه جد و جهدش بر آن شد تا آنچه را که یافته با دیگران سهیم شود. در پی برآوردم این اشتیاق در میانه دهه 1960 که او را پایه استادی دانشگاه جبال پور بخشیده بودند،سفری را به سرتاسر زادگاهش یعنی همان هند افسانه ای آغاز کرد و فن "مراقبه پویا" یا همان "دینامیک مدیتیشن" ره آورد او از این سفر بود.در خلال این دوران و در سخنانی که برای نوآمدگان و راهجویان ایراد میکرد از آیین ها و باور های دیرینه سالی که سخت در اندیشه هندیان ریشه داشت خرده گرفت و تازیانه نکوهش خود را بر سامانه باور های دروغین برگشود. در اوایل دهه 1970 مردمان را با مشربی که "نئو سانیاسین" اش نام نهاده بود آشنا کردو هزاران نفر از همه عالم به گرد او در پویا در آمدند تا سخنانش را بشنوند و آموزه هایش را فرا راه خویش کنند.
اشو خود را بسان پلی میدانست که میان درک خاور زمینیان از مراقبه و تمنای غربیان در عمل گرایی و دست یاری دادن به خویشتن فراز گشته بود. بینشی تازه که آمیزه ای از وجدو جذبه درون گرای گوتامه بودا و کشف لذتها و شور دنیای بیرونی زوربا را یکجا و در خود داشت.به دیری به زاویه نشستن و چشم فرو بستن از دنیا وگوشه عزلت طلبیدن در مرام او جایی نداشت.بل به تمام خواستار آن بود تا از مراقبه و مدیتیشن راهی به همه اعمال روزانه آدمیان گشاده کندو معنویت روان را از میانه آن طلب کرده بود.سخن را با کلامی از او که به سال 1990 جهان را ترک گفت به پایان میبریم:
"هرچه ظلمت و تاریکی ژرف تر باشد روشنایی سپیده دمان آشکارتر است و هر اندازه کابوس خواب زندگی را مهیب تر بیابی، لحظه بیداری ات نزدیکتر"
دیدگاه خود را بنویسید