سبد خرید
{{item.quantity}}
تعداد را بنویسید. بیش‌تر از 0 بنویسید. کم‌تر از {{item.product.variant.max + 1}} بنویسید.
{{item.promotion_discount|number}} تومان تخفیف
{{item.total|number}} تومان
مبلغ قابل پرداخت
{{model.subtotal|number}} تومان
ثبت سفارش
سبد خرید شما خالی است

کتاب داستان راز قالیچه ی آبی ( زیباترین داستان های ملل )

داستانی از گرجستان 🔸 انتشارات پایه دانش

از {{model.count}} نظر
کتاب کودک 2 تا 12 سال مقایسه
ویژگی‌ها
قطع کتاب
خشتی بزرگ ( 22 * 22 )
نوع جلد
جلد شومیز (معمولی)
تعداد صفحات
12
مناسب برای
کودکان گروه سنی الف
نوع کاغذ و مشخصات ظاهری
کاغذ گلاسه-کاملا مصور-تمام رنگی
نوع صحافی
مفتول
  • {{value}}
قیمت:
70,000 36٪
45,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
قیمت‌وموجودی به‌روز

قیمت‌وموجودی به‌روز

ارسال‌باپست‌به‌سراسرکشور

ارسال‌باپست‌به‌سراسرکشور

گارانتی اصالت‌وبسته‌بندی ایمن

گارانتی اصالت‌وبسته‌بندی ایمن

✨ کتاب داستان "راز قالیچه‌ی آبی" از مجموعه "زیباترین داستان‌های ملل"، کودکان را به دنیای جادویی از کشور گرجستان می‌برد. این داستان جذاب و آموزنده با تصاویر رنگارنگ، قدرت تخیل کودکان را به اوج می‌رساند. سفری پر از ماجرا و ارزش‌های انسانی منتظر کوچولوهای کنجکاو است! 📚🌈
قطع کتاب
خشتی بزرگ ( 22 * 22 )
نوع جلد
جلد شومیز (معمولی)
تعداد صفحات
12
مناسب برای
کودکان گروه سنی الف
نوع کاغذ و مشخصات ظاهری
کاغذ گلاسه-کاملا مصور-تمام رنگی
نوع صحافی
مفتول
تعریف گروه های سنی
گروه سنی الف: سال‌های قبل از دبستان
گروه سنی ب.: سال‌های آغاز دبستان (کلاس‌های اول- دوم -سوم)
گروه سنی ج.: سال‌های پایان دبستان (کلاس‌های چهارم - پنجم)
گروه د.: دوره راهنمایی
گروه هـ: دوره دبیرستان
شما هم درباره این کالا دیدگاه ثبت کنید
  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
توضیح اختصاصی

 سالها قبل در میان کوه‌‌‌های بلند و دشت‌‌‌های بزرگ یک قصر زیبا وجود داشت. در این قصر پادشاه پیری به همراه پسرش زندگی می‌‌‌کرد.شاهزاده جوان نامش اوتار بود. پدرش یک روز به او گفت: پسرم من دیگر دارم میمیرم. تو دیگر باید به فکر انتخاب همسری شایسته باشی. پس برو و به دنبال یک دختر باهوش و عاقل بگرد که شایستگی ملکه شدن را داشته باشد.شاهزاده اوتار سوار بر اسبش شد و به راه افتاد. او در راه به دختران زیبایی برخورد. اما به هیچ کدام توجهی نکرد. او رفت و رفت تا دختری را دید که در مزرعه، انگور جمع می‌‌‌کرد. شاهزاده اوتار تا چشمش به دخترک افتاد، گفت این همان کسی است که به دنبالش می‌‌‌گشتم.


مشاهده بیشتر
«« تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دیجی کتاب است. www.digi-ketab.ir »»
دسته‌بندی محصولات
همه محصولات کتاب
توسعه فردی و خودیاری مدیریت 💄 آرایشی و بهداشتی 💝 سلامت و تغذیه 📙 متفرقه و عمومی
☯ فلسفه و عرفان 🪔 👁️‍🗨️ متافیزیک 🛸 علم و تکنولوژی ☫ دفاع مقدس، انقلاب، شهدای حرم
💰︎ اقتصاد ⚖️ حقوقي (مجموعه قوانين)
♨️ کتاب های کمیاب و نایاب ❌ کتاب های زده دار و حراجی 👨‍🏫 کمک درسی و کمک آموزشی 📖 درسی ☑︎ کنکور مجله کتاب های زبان ترکی (آذربایجانی)