این کتاب آب سردی برروی بسیاری از پندارهای بالا میریزد. نویسنده نشان میدهد که تصورات ما پیرامون روابط رژیم پیشین با آمریکا نقش آمریکا در جریان انقلاب اسلامی، اسباب و علل به وجود آمدن انقلاب و بسیاری از باورهای دیگرمان درخصوص رژیم پهلوی خیلی با واقعیات همخوانی نداشته و بیشتر ساخته و پرداخته ذهنیاتمان میباشد.
کتاب مقدمهای بر انقلاب اسلامی نشان میدهد: شاه سابق نه یک مهره و کارگذار صرف قدرتهای خارجی، ازجمله آمریکا و انگلستان بود و نه سیاستهایی که به اجرا میگذارد دیکته شده از سوی لندن و واشنگتن بود. اگرچه پذیرش آن برای ما سخت است. او اتفاقاً از یک درجهای از استقلال برخوردار بوده. او نه با اسلام دشمنی خاصی داشت و نه به دنبال از بین بردن اسلام در ایران بود. مهمتر از همه اینجا رابطه او با غربیها و مشخصاً با آمریکا میباشد. کتاب نشان میدهد که نه این نظر که آمریکاییها در دوران انقلاب و تا به آخر از شاه سابق پشتیبانی میکردند درست است و نه عکس آن که از جانب طرفداران رژیم پهلوی و مخالفین انقلاب ترویج میشود, زیباکلام در این کتاب بدون تردید بسیاری از باورهای جاافتاده درخصوص رژیم شاه سابق و چگونگی تکوین انقلاب اسلامی را به زیر سؤال برده است.
سیاست
جامعه شناسی