کتاب وردهای فراموشی | آدرین یانگ
ترجمه نشاط رحمانینژاد 🔸 کتابسرای تندیس
آغاز داستان از جایی است که 14 سال از قتل لیلی و رفتن آگوست از جزیره گذشته است. امری دوران جوانی خود را در جزیره مهآلود سرشا سپری میکند. او در نوجوانی از اینکه بخواهد باقی عمر خود را در جزیره بماند متنفر بود اما سالها پس از قتل لیلی او همچنان در جزیره مانده و تجارت خانوادگی بلکوود را مدیریت میکند. زندگی روال معمول و خستهکنندهای دارد که با بازگشت آگوست به جزیره از دور تکراری خود خارج میشود. صبحی مهآلود امری بلکوود از خواب بیدار میشود و پس از 14 سال آگوست را روبهروی خود میبیند. آگوست برگشته تا مادر مرده خود را در جزیره دفن کند. برگشتن آگوست خاطرات تلخ گذشته را برای امری یادآوری میکند. او شبی را به یاد میآورد که جزیره آتش گرفت و جسد لیلی در جنگل پیدا شد. در ادامه داستان حضور آگوست از سوی اهالی جزیره پسزده میشود و آنها روی خوشی برای دیدن پسر جوان ندارند؛ اما به نظر میرسد آگوست برگشته تا پرده از رازی مهم بردارد. بااینحال هنگام بازگشت و حضور دوباره در جزیره آگوست متهم به قتل دیگری میشود. داستان امری و آگوست تازه در این نقطه از کتاب و با بازگشت آگوست آغاز میشود.
معمایی، جنانی
هیجانانگیز