کتاب ملت عشق (جلد سخت) ترجمه زهره قلی پور

نویسنده: الیف شافاک ¦ انتشارات آتیسا ( جلد اعلاء - گالینگور)

از {{model.count}}
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • قطع: رقعی
  • نوع جلد: جلد سخت اعلا (گالینگور )
  • تعداد صفحات: 400
  • ناشر: آتیسا
  • نوع کاغذ: بالک
  • مناسب برای: تمام سنین ، بزرگسال
  • کیفیت محصول: +A
تعداد
نوع
فروشنده فروشنده: دیجی کتاب
آماده ارسال
🛒 پیشنهاد شگفت انگیز
ناموجود
398,000
54%
185,000 تومان
  • {{value}}
کمی صبر کنید...
فقط {{model.stock}} عدد مانده است.

معرفی کتاب ملت عشق شاهکار الیف شافاک ؛ کتاب ملت عشق با نام اصلی چهل قاعده عشق (The Forty Rules of Love) یکی از پر طرفدارترین کتاب های معنوی خارجی زبان است که به بیان آموزه های شرقی و تصوف پرداخته و ارتباط جالب و معناداری میان فرهنگ مدرن و معاصر غرب و تعالیم شرقی ایجاد کرده است.نویسنده کتاب ملت عشق خانم الیف شافاک – نویسنده ترکیه ای – است که در این اثر ماندگار به زیبایی هر چه تمام تر رابطه معنوی و عشق و محبت مولانا به شمس تبریزی که شخصیت فوق العاده قوی دارد را به تصویر کشیده و اعتقادات شمس را در قالب چهل قانون بیان کرده که عشق و ایمان را آموزش می دهد و نحوه تاثیرگذاری او روی مولانا را بیان می کند.اکنون‌ می‌توانید‌ این‌کتاب‌ فوق العاده و زیبا با ترجمه کامل و روان خانم زهره قلی پور را‌ با‌ تخفیف‌ ویژه، ارزانتر‌ از‌ همه‌جا‌ به‌راحتی‌ و‌ با‌ اطمینان‌ کامل‌ از‌ سایت‌ دیجی‌کتاب‌ خرید‌ نمایید.معرفی‌ کامل‌ کتاب‌ به‌ همراه‌ خلاصه،نقد‌و‌برسی‌ در‌ کافه دیجی‌کتاب

محصولات مرتبط

نقد و برسی کتاب ملت عشق

کتاب ملت عشق نوشته الیف شافاک است که در سال 2010 به چاپ رسیده است شامل دوبخش است یک بخش مربوط به دیدار شمس و مولوی است و بخش دیگر در زمانه ای نزیک به ما مربوط به خانواده ای در سال 2008 است.

کتاب«ملت عشق»همانندبعضی دیگر از کتاب ها و رمان های عاشقانه ،اشتباهات زیادی دارد و مثل بعضی آدما بیجا و اغراق شده  تبلیغ شده است ومانند دسته ای از فیلم هایی است که در توضیحش و تعریفش می گویند برای ندیدن است!!.....و در نهایت  مانند لیوان های سس و سالاد است که در  رستوران ها وفست فودها برای نخوردن و استفاده نشدن و برای ظاهر زیبا   تکمیل بودن سرو می شود!

البته همیشه باید در مورد هر موضوعی به دور از اغراق و بزگنمایی به تعریف و تمجید یا حتی نقد و بیان اشکال یک اثر پرداخت تا همیشه جانب حق رعایت شود و در مورد کتاب ملت عشق هم به این گونه است،کتابی که عنوان پر فروش ترین کتاب کشور ترکیه را به خود اختصاص داده و در کشور خودمان بارها به چاپ رسیده و جزء پرفروش ترین هاست

 

 .1ابتدا لازم به ذکر است درکشور و جامعه ای با سرانه پایین مطالعه و کتاب خوانی ،می بایست از گرایش به کتابخوانی استقبال نمود.ولی من خواننده با شنیدن چنین عباراتی و توصیف هایی از یک یک کتاب سطح انتظارات از یک کتاب بالا می رود.

 

زمانی یک کتاب خوب و بسیار خواندنی  و جذاب محسوب می شود که داستان جذاب و گیرایی هم دارد. پیشنهاد می‌کنم مطالعه آن را به هیچ‌وجه از دست ندهید و حتی اگر مایل هستید کسی را به کتاب و کتاب خواندن علاقه‌مند کنید

 

2.اصطلاح «فیلم های گیشه پسند»، عبارتی است که اینبار با خواندن کتاب به ذهن تداعی می شود برخلاف معمول که برای سینما به کار میرود. با اطمینان می گویم این مجموعه کتاب ها،با داشتن عنوانی جذاب اما نامربوط، مصداق واقعی «خیانت در معنای واژه»برای  فروش بیشتر هستند.و حالا کتابی را که با تبلیغات زیاد وتحسین وتمجید های بیشمار دوست وآشنا در صفحات مجازی و شبکه های اجتماعی،مشتاق به خواندنش شدم،مرا وادار ساخت تا یک بار دیگر به این موضوع فکر کنم که انتخاب کتاب خوب یک مهارت است وپیشنهاد ومعرفی برای مطالعه کتاب،یک هنر.

 

3.اکتاب ملت عشق در دو زمان متفاوت رخ داده است . بخش مربوط به عرفان و صوفی گری،جدای از چهل قانون عشق و عباراتی که در متون دیگر نیزبه آن اشاره شده ،باقی اش، بیشتر  تخیلات است. الیف شافاک اطلاعات زیادتری از یک شخص  عادی در مورد ارتباط شمس و مولوی نداشته است. شمس کارهای خارق العاده ای چون کتاب را خشک از آب در آوردن و …را اصلا انجام نداده و این داستان سرایی ها وانسان عجیبی ساختن هم تصنعی و دور از باور است.

 

.4 خط سیر داستان بیشتر از هر چیزی،به مسخره گرفتن روابط عاطفی و کم ارزش دانستن مفهوم خانواده.است.وکم اهمیت دانستن اعتراضات به حق و منطقی و قابل درک عزیزانی چون همسروفرزندان مولوی...ازدواج بدون اندیشه شمس با کیمیا خاتون ورفتار انسان گریز و عجیب و غریبش در مقابل همسر نگون بخت خود...

 

.5 یک سری جملات خوب و ناب درلابلای متن ودر بستری جهت دهی شده وجود دارد،از آنیما وآنیموس ونظریات روان شناسی یونگ و فروید تا ......که البته شکی نیست که به زیباترشدن رمان کمک فراوانی نموده است....ولی خواننده و مخاطب می بایست حق انتخاب داشته باشد نه اینکه نویسنده بخواهد و اصرار داشته باشد که فقط او درست می گوید.


6.بخش دوم رمان در سال 2008 میادی و پس از سال ها بعد از بخش اول و توصیف همسر ومادری که خانه دار است ،دینش یهودی وساکن امریکا با سه فرزند...جدیدا از مسئله خیانت همسر دندانپزشک خود مطلع بوده و نقشی منفعلانه دارد....مادر خانواده از گفتگو و مهارت ارتباطی و مراجعه به مشاور وروان شناس هیچ نمی داند و هرگز خدمات مشاوره و زوج درمانی را هم نشنیده است!!....صرفا از ایفای نقش مادری برای فرزندان و همسری،فقط به کلاس آشپزی دلخوش است.و همین درک نادرست از تعارضات زناشویی و راهکار گریز وفرار از وضعیت موجود و جواب «های،هوی است» وچشم در مقابل چشم و تلافی و انتقام در مقابل خیانت همسر و تساوی جنسیتی در حوزه روابط فرازناشویی و کم نیاوردن در برابر مردها،چنان رنگ ولعابی به داستان می دهد،آن سرش ناپیدا و نویسنده نیز آشکارا و عملا این رویه جدید وی را ستایش می کند.

 

.7شخصیت پردازی افراد در هر دو بخش رمان،ضعیف و بخصوص در زمان حاضر،ضعیف تر است.انگار  نویسنده به عمد می خواهد تمامی تقصیرها دلایل مشکلات را به گردن همسر دندان پزشک خیانت کار بیندازد وسهمی از مشکلات را برای طرف دیگر یعمی مادر خانواده درنظر نگیرد.

8..سال ها قبل فردی به نام  رابرت استرنبرگ مفهوم عشق را به زیبایی بیان کرده است،در سال ۱۹۸۷ وی نظریه‌ای ارائه داد که در آن عشق را به شکل یک مثلث تصور کرد. او اعتقاد دارد که عشق مرکب ازسه بخش است: صمیمیت، شور و شوق (شهوت) و تصمیم/تعهد.

 

متاسفانه کتاب ملت عشق  در بخش دوم ،بیشتر ازهم پاشیدگی خانواده رابه نام عشق ترویج میدهد. رها کردن یک کانون زندگی بیست ساله و رها کردن مسئولیت های عاطفی مادرانه در شرایط بحران جوانی یک دختر جوان و دو فرزند دیگر به بهانه خیانت شوهر که می تواند جنبه های آموزشی بد را به همراه داشته باشد... درست وقتی که دختر بزرگش یک شکست عشقی را تجربه کرده و دختر کوچکش دچار سوءتغذیه شده و به روان پزشک احتیاج دارد و پسرش دچار افت تحصیلی شده،رهایشان کرد به حال خودشان و رفت دنبال مردی که تابحال از نزدیک ندیده بود!

 

9.و اینکه «عزیز زاهارا» که آن قدر در کتاب از شخصیت و اخلاقش تعریف شده و خودش را صوفی می داند؛ چطور به خودش اجازه داد وقتی فقط شش ماه بیشتر زنده نیست یک خانم متاهل و بچه دار را از راه بدر کند و باعث از هم پاشیدگی زندگیشان بشود. مفهوم وکارکرد عشق فراگیر و شامل همه انسانها است زیرا در فضای آتشفشان عشق کسی نباید آسیب ببیند ،بخصوص در مورد فرزندان که دوست داشتن همراه با مسئولیت هست این قسمت داستان شاید تصمیم بلهوسانه ناشی از سرخوردگی همراه با انتقام جوئی باشد ....دلزدگی ای که بعد از سالها زندگی سراغ« اللا »آمد نتیجه طبیعی انتخاب های خودش و رفتارهای همسرش بود. راه حلش هم قطعا حتی اگر طلاق باشد، آن طور رها کردن فرزندانش نبوده. همه آثار سو رفتارها و انتخاب هایی را که می کنیم، نمی توان با عنوان “عشق” و “دگرگونی” توجیه کرد. قطعا نه آن همه سال منفعل بودن و چشم بستن به خیانت شوهر و چسبیدن به آشپزخانه و ندیده گرفتن خود و احساسات و نیازهای خود درست بوده، نه آن طور بی انصافانه (در قبال فرزندان و حتی خود) یک دفعه تمام کاسه کوزه را به هم ریختن.

 

10-ایکاش بخش دوم کتاب نیز ازدید راویان دیگر داستان هم به تصویر کشیده می شد...شاید اینگونه «اللا» به چالش گرفته می شد...داستان از دید ژانت،دیوید و دوقلوهایش....تا مخاطب بهتر می توانست به پیامد رفتار نابخردانه و ناشیانه «اللا» پی ببرد،هرچند این روال،در تضاد با هدف اصلی نویسنده اثر می باشد که قصد داشته ترحم خوانندگان را به اللا جلب نماید و رفتارش را محق جلوه دهد.

 

11.همه چیز مادی نیست. می دانیم همه چیز هم قرار نیست به پول تبدیل شود. مخاطب، وقت ارزشمندش را برای ما می‌گذارد. قاعدتاً بعدها مقایسه می‌کند. حتی اگر هرگز آگاهانه این کار را نکند. پس راست را آغشته با دروغ به وی تحمیل نکنیم.

بخش هایی از کتاب ملت عشق

کتاب ملت عشق در پنج فصل آماده شده و داستان کتاب در دو داستان موازی پیش می رود.

داستان اول درباره زندگی زنی میانسال به نام اللا است، او به همراه همسر و سه فرزندش در خانه ای مجلل در حومه شهر زندگی می کند و تمام آن چه یک زن برای خوشحال بودن به آن نیاز دارد را در اختیار دارد اما از زندگی اش راضی نیست.

اللا احساس روزمرگی می کند و خود را همانند کسی می بیند که در یک مرداب گیر افتاده و راکد مانده است. فرزندان نوجوانش هر چه بزرگ تر می شوند از او بیشتر فاصله می گیرند و همسرش مردی بی ایمان است که رفتار سردی با الا دارد.

داستان کتاب از بحث میان اللا و دخترش ژانت سر میز شام آغاز می شود، ژانت قصد دارد با پسری نامزد شود و اللا به این دلیل که سن دخترش کم است با این مسئله مخالفت می کند و معتقد است عشق احساسی زودگذر است.

در همین حین اللا که به تازگی در یک انتشارات مشغول به کار شده با دریافت یک نسخه خطی از کتابی به نام “کفر شیرین” که قرار است گزارشی برای آن بنویسد با تصوف شرقی آشنا می شود و به دنبال این اتفاق همه زندگی اش تغییر می کند.

همزمان با شروع خواندن کتاب کفر شیرین توسط اللا، داستان دوم کتاب که درباره آشنایی و رابطه معنوی و عمیق شمس تبریزی و مولانا می باشد آغاز می شود. مولانا که تا قبل از آشنایی با شمس یک عالم قرآنی و مورد احترام مردم بود به واسطه عشق و محبت به شمس زندگی اش متحول شده و از این تحول برای سرودن مثنوی الهام می گیرد.

اللا به مرور متوجه می شود عشق واقعی وجود دارد و دعا می کند که خداوند این عشق را به او نشان دهد یا برای همیشه او را بی احساس کند.

او کم کم کنجکاو می شود درباره عزیز زاهارا – نویسنده کتاب کفر شیرین – بیشتر بداند و ارتباط ایمیلی بین آن ها برقرار می شود.

داستان تحول درونی اللا شباهت زیادی به داستان آشنایی شمس و مولانا دارد. اللا، زاهارا را شمس زندگی خود می داند و پس از مطالعه چهل قاعده شمس تصمیم می گیرد با دل سپردن به زاهارا در مسیری جدید در زندگی اش قدم بگذارد و در نهایت خانه و خانواده اش را رها کرده و به دیدار زاهارا می شتابد.

گزیده ای از چهل قانون ملت عشق

  • کلماتی که برای توصیف خداوند به کار می بریم، همچون آیینه ای است که خود را در آن می بینیم. هنگامی که نام خدا را می شونی، اگر به عشق و مهربانی به یادت بیاید بدین معناست که این صفات هم در درون تو وجود دارد.
  • صفات خدا را می توانی در هر ذره کائنات ببینی. چون او در همه جا هست.
  • در زندگانی اگر تنها و در گوشه ای منزوی بمانی، نمی توانی حقیقت را کشف کنی، فقط در آینه انسانی دیگر است که می توانی خودت را کامل ببینی.
  • به هر سو که می خواهی برو اما هر سفری را که آغاز می کنی، سیاحتی به درون بدان. آن کس که به درون خود سفر می کند، سرانجام ارض را طی می کند.
  • قابله می داند که زایمان بی درد نمی شود و برای آن که تویی تازه و نو ظهور کند، باید برای تحمل سختی ها و دردها آماده باشی.
  • اگر چشم انتظار احترام و محبت دیگرانی، در ابتدا این ها را به خودت بدهکاری. کسی که خودش را دوست داشته باشد ممکن نیست دیگران دوستش نداشته باشند. خودت را که دوست داشته باشی، اگر دنیا پر از خار هم شود، ناامید نشو چون به زودی خارها گل می شوند.
  • به هریک از ما صفاتی جداگانه عطا شده است. اگر خدا می خواست همه ما همانند هم باشیم، بدون شک همه را مثل هم می آفرید. پس به نظر و عقاید دیگران احترام بگذاریم.

جملات کتاب ملت عشق

  • زندگی عذابی تمام‌ نشدنی است. انگار همیشه بین زندگی و مرگ گیر کرده‌ ام، همیشه در برزخم.
  • عشق خدا به دریا می‌ ماند. هر انسانی به قدر ذاتش از آن آب بر می‌دارد. این‌ که هر کسی چقدر آب بر می‌ دارد به گنجایش ظرقش بستگی دارد. یکی ظرفش خمره است، یکی دلو، یکی کوزه، دیگری پیاله.
  • دنیا چاه پریشانی است در نبود شمس.

معرفی الیف شافاک

الیف شافاک نویسنده‌ی فمینیست ترکیه‌ای و فعال حقوق زنان در سال 1971 در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات در دانشگاه آنکارا، سال‌هاست به تدریس در دانشگاه‌های مختلف مشغول بوده و اکنون در دانشگاه آکسفورد تدریس می‌کند.
الیف شافاک به دو زبان ترکی و انگلیسی کتاب‌هایی دارد و تا امروز 16 کتاب نوشته است که 10 تای آنها رمان است. رمان‌هایی از قبیل حرام‌زادهٔ استانبول، ملت عشق و سه دختر حوا. کتاب‌های او به 49 زبان در سرتاسر دنیا ترجمه شده و موفق به دریافت نشان شوالیه در ادبیات و هنر شده است. او همچنین فعال سیاسی حقوق زنان و اقلیت‌هاست.
پدر الیف شافاک، نوری بیلگین نام داشت که فلسفه خوانده بود و مادرش شافاک آتایمان، دیپلمات بود. الیف شافاک نام مادرش را به عنوان نام رسمی خود انتخاب کرد که به فارسی همان «شفق» است. 



               گفتگویی کوتاه با الیف شافاک: به عرفان نزدیکترم و نقد رمان ملت عشق                                                                                                                                                                                            

معرفی کتاب نوشته شده توسط الیف شافاک

 

الیف شافاک تا امروز 16 کتاب نوشته که 10 تای آنها رمان است.


اولین رمان او پنهان (Pinhan) نام داشت و در سال 1998 برندهٔ جایزهٔ مولانا شد که به بهترین آثار عرفانی در ادبیات ترکیه تعلق می‌گیرد. بعد از آن رمان آینه‌های شهر (Şehrin Aynaları) را نوشت که دربارهٔ یک خانوادهٔ یهودی در اسپانیای قرن هفدهم است که تغییر آیین می‌دهند. رمان بعدی الیف شافاک که خوانندگان زیادی را برای او به ارمغان آورد، محرم (Mahrem) نام داشت و در سال 2000 عنوان بهترین رمان را از جایزهٔ یونیون دریافت کرد. پس از آن، آپارتمان شپش را در سال 2002 نوشت که در سال 2005 در فهرست بهترین رمان‌های خارجی نشریهٔ ایندیپندنت قرار گرفت.
اولین رمانی که الیف شافاک به انگلیسی نوشت، قدیس جنون در شرف وقوع نام داشت. دومین رمان انگلیسی او حرام‌زادهٔ استامبول بود که دولت ترکیه انتشار آن را در این کشور ممنوع کرد. دادگاه ترکیه به دلیل سخنانی که دربارهٔ نسل‌کشی ارامنه در این رمان آمده است او را به «توهین به ترک‌ها» متهم کرد. به گفتهٔ نشریهٔ گاردین، این اولین رمان ترکی است که مستقیماً از نسل‌کشی ارامنه در اواخر حکومت عثمانی نام می‌برد.
الیف شافاک پس از به دنیا آمدن دخترش در سال 2006، دچار افسردگی پس از زایمان شد و در رمان شیر سیاه (Siyah Süt) دربارهٔ تجربهٔ این دوره نوشت. او در این رمان، زیبایی‌ها و دشواری‌‌های مادر بودن را به دقت واکاوی می‌کند.
رمان بعدی او یعنی ملت عشق (Aşk) دربارهٔ مفهوم عشق از نگاه ماجرای رابطهٔ شمس و مولانا و پیوند آن با زندگی زنی در آمریکای معاصر است. این رمان در ترکیه بیش از 750000 نسخه به فروش رفت و در فرانسه به عنوان بهترین رمان خارجی برندهٔ جایزهٔ الف شد. الیف شافاک پس از ملت عشق، رمان شرف (Honour) را نوشت که دربارهٔ یک قتل ناموسی است و درگیری‌های خانواده‌ای حول مسئلهٔ خانواده، عشق، آزادی و مردسالاری را روایت می‌کند. این رمان نیز در سال 2012 برندهٔ جایزهٔ آسیایی مردان و در سال 2013 برندهٔ جایزهٔ ادبی زنان شد. رمان بعدی او به نام شاگرد معمار (Architect’s Apprentice) دربارهٔ زندگی معمار صنعان، مشهورترین معمار دورهٔ عثمانی است. این رمان روایت‌گر زندگی کودکی به همراه فیلش در دنیای رنگارنگ تمدن عثمانی است.
به گفتهٔ ساندی تایمز، الیف شافاک همیشه دوست دارد مرزها را کمرنگ کند؛ مرزهای میان نژادها، ملیت‌ها، فرهنگ‌ها، جنسیت‌ها. آیریش تایمز او را جذاب‌ترین نویسندهٔ ترکیه برای خوانندگان غربی نامیده است. نویسندهٔ نیویورک تایمز معتقد است الیف شافاک استاد توصیف  و روایت دنیای پنهان کوچه‌پس‌کوچه‌های استامبول است. دنیایی که ردپای فرهنگ‌های گوناگون دورهٔ عثمانی هنوز در خانواده به چشم می‌خورد.
آخرین رمان الیف شافاک با نام سه دختر حوا (Three Daughters of Eve) در سال 2017 منتشر شد. داستان این رمان در فاصلهٔ استامبول و آکسفورد و از سال‌های دههٔ 1980 تا امروز اتفاق می‌افتد و قصهٔ ایمان و دوستی، سنت و مدرنیته، عشق و خیانت‌های غیرمنتظره است. صدیق خان، شهردار لندن، در فاینانشال تایمز نوشت که این بهترین کتابی بود که در سال 2017 خوانده است. سیری هاست‌وت نوشت: «الیف شافاک در این رمان خطرات و سردرگمی‌های ناشی از گیر افتادن در فضاهای بینابینی را به ما گوشزد می‌کند. پَری، قهرمان رمان، در انتخاب میان پدر و مادرش، در میان عشق و نفرت نسبت به استاد پرجذبهٔ دانشگاه،  و میان وسوسه‌های کفر و ایمان گیر کرده است. الیف شافاک در رمان سه دختر حوا تمام کلیشه‌های ذهنی ما دربارهٔ شرق و غرب، آزادی و ستم، و درست و غلط را به هم می‌ریزد.»
کتاب‌های غیرداستانی
آثار غیرداستانی الیف شافاک شامل مقالاتی در حوزه‌های مختلف می‌شود. از جمله تعلق فرهنگی، هویت، جنسیت، سیاست زندگی روزمره، ادبیات چندفرهنگی، و هنر همزیستی. این مقالات در قالب مجموعه‌هایی به چاپ رسیده است: جزر و مد (2005)، فرارپرست (2010)، شمس‌پاره (2012)، و تو تنهایی (2017).



جوایز الیف شافاک:


-    شاگرد معمار: نامزد نهایی جایزهٔ اونداتی (2015)
-    شاگرد معمار: نامزد جایزهٔ رمان تاریخی والتر اسکات (2015)
-    شرف: برندهٔ دوم جایزهٔ اسکاپاد فرانسه (2014)
-    شرف: نامزد جایزهٔ ادبی ایمپک دابلین (2013)
-    شرف: برندهٔ جایزهٔ روله ده وایاژور (2013)
-    شرف: نامزد جایزهٔ داستان زنان (2013)
-    شرف: نامزد جایزهٔ آسیایی مردان (2012)
-    ملت عشق: نامزد جایزهٔ ادبی ایمپک دابلین (2012)
-    ملت عشق: جایزهٔ الف (2011)
-    حرام‌زادهٔ استامبول: نامزد جایزهٔ داستانی آرنج لندن (2008)
-    محرم: نامزد جایزهٔ بهترین داستان خارجی ایندیپندنت (2007)
-    آپارتمان شپش: نامزد نهایی بهترین جایزهٔ خارجی ایندیپندنت (2005)
-    محرم: برندهٔ جایزهٔ بهترین رمان ترکیه‌ای یونیون (2000)
-    پنهان: برندهٔ جایزهٔ بزرگ مولانا (1998



قطع
رقعی
نوع جلد
جلد سخت اعلا (گالینگور )
تعداد صفحات
400
ناشر
آتیسا
نوع کاغذ
بالک
مناسب برای
تمام سنین ، بزرگسال
کیفیت محصول
+A

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...
اشتراک‌گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!