کتاب گزیده اشعار عاشقانه " رهی معیری" ( عشاق نامه رهی معیری ) گردآوری محمدرضا بابکی - ناشر : انتشارات نسیم ظهور
محمدحسن «بیوک» معیری (زادهٔ ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ آبان ۱۳۴۷ در تهران) با تخلص رهی از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانهسرایان و تصنیفسرایان بهنام است. از ترانههای سروده شده توسط وی میتوان «شد خزان»، «شب جدایی»، «کاروان»، «مرغ حق» و «جوانی» را نام برد.
رهی معیری از دودمان معیرالممالک بود که از زمان نادر شاه افشار وزیر ضرابخانه و خزانه دار بودهاند تا زمان قاجار.
جد اعلای او از روستای ابرسج از شهر بسطام شهرستان شاهرود بودهاست.
رهی بیتردید یکی از چند چهره ممتاز غزلسرای معاصر است. سخن او تحت تأثیر شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و گاه مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما دلبستگی و توجه بیشتر او به زبان سعدی است. این عشق و شیفتگی به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوه استاد برخوردار کردهاست، و حتی گفتهاند که همان سادگی و روانی و طراوت غزلهای سعدی را از بیشتر غزلهای او میتوان دریافت.
الهی در کمند زن نیُفتی | و گر اُفتی، به روز من نیفتی | |
دلم از خوی او، دمساز درد است | زن بد خو، بلای جان مرد است | |
زنان چون آتش اند از تندخویی | زن و آتش، ز یک جنس اند گویی | |
نه تنها نامراد آن دل شکن باد | که نفرین خدا بر هر چه زن باد | |
جهان داور چو گیتی را بنا کرد | پی ایجاد زن، اندیشهها کرد | |
مهیا تا کند اجزای او را | ستاند از لاله و گل، رنگ و بو را | |
ز دریا عُمق و از خورشید گرمی | ز آهن سختی، از گلبرگ نرمی | |
فریب از مار و دوراندیشی از مور | طراوت از بهشت و جلوه از حور | |
ز گرگ تیزدندان، کینه جویی | ز طوطی، حرف ناسنجیده گویی |
کتاب حاضر مجموعه است از زیباترین اشعار رهی معیری که در وصف عشق و عاشقی سروده شده است.
دیدگاه خود را بنویسید